نمایش پست تنها
  #10  
قدیمی 03-28-2010
آريانا آواتار ها
آريانا آريانا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,863
سپاسها: : 1,245

743 سپاس در 365 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

چون خیال ِ تو درآید به دلم رقص کنان
چه خیالات دگر مست درآید به میان

گرد بر گرد خیالش همه در رقص شوند
وان خیال چو مه تو به میان چرخ زنان

هر خیالی که در آن دم به تو آسیب زند
همچو آیینه ز خورشید برآید لمعان

سخنم مست شود از صفتی و صد بار
از زبانم به دلم آید و از دل به زبان!!!

سخنم مست و دلم مست و خیالات تو مست
همه بر همدگر افتاده و در هم نگران

همه بر همدگر از بس که بمالند دهن
آن خیالات به هم درشکند او ز فغان

همه چون دانه انگور و دلم چون چرش است
همه چون برگ گلاب و دل من همچو دکان

ز صلاح دل و دین زر برم و زر کوبم
تا مفرح شود آن را که بود دیده جان

حضرت مولانا
__________________
There's a fire starting in my heart
Reaching a fever pitch and
It's bringing me out the dark
Finally I can see you crystal clear
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از آريانا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید