نمایش پست تنها
  #4  
قدیمی 03-29-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض بکتاش و رابعه


نگارا بي ‌تو چشمم چشمه ‌سار است
همه رويم به خون دل نگار است

ربودي جان و در وي خوش نشستي
غلط كردم كه بر آتش نشستي

چو در دل آمدي بيرون نيائي
غلط كردم كه تو در خون نيائي

چون از دو چشم من دو جوي دادي
به گرمابه مرا سرشوي دادي

منم چون ماهي بر تابه آخر
نمي ‌آيي بدين گرمابه آخر؟

نصيب عشق اين آمد ز درگاه
كه در دوزخ كنندش زنده آنگاه

سه ره دارد جهان عشق اكنون
يكي آتش يكي اشك و يكي خون

به آتش خواستم جانم كه سوزد
چه جاي تست نتوانم كه سوزد

به اشكم پاي جانان مي‌ بشويم
بخونم دست از جان مي بشويم

بخوردي خون جان من تمامي
كه نوشت باد, اي يار گرامي

كنون در آتش و در اشك و در خون
برفتم زين جهان جيفه بيرون

مرا بي تو سرآمد زندگاني
منت رفتم تو جاويدان بماني



..

__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید