
03-31-2010
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
شبی که آواز نی تو شنیدم
چو آهوی تشنه، پی تو دویدم
دوان دوان تا لب چشمه رسیدم
نشانهای از نی و نغمه ندیدم
تو ای پری کجایی؟
که رخ نمینمایی
از آن بهشت پنهان
دری نمیگشایی
من همه جا پی تو گشتهام
از مه و مهر نشان گرفتهام
بوی تو را، ز گل شنیدهام
دامن گل از آن گرفتهام
تو ای پری کجایی؟
که رخ نمینمایی
از آن بهشت پنهان
دری نمیگشایی
دل من سرگشتهي توست
نفسم آغشتهي توست
به باغ رویاها چو گلت بویم
در آب و آیینه چو مهت جویم
تو ای پری کجایی
در این شب یلدا ز پیات پویم
به خواب و بیداری سخنت گویم
تو ای پری کجایی
مه و ستاره درد من میدانند
که همچو من پی تو سرگردانند
شبی کنار چشمه پیدا شو
میان اشک من چو گل واشو
تو ای پری کجایی؟
که رخ نمینمایی
از آن بهشت پنهان
دری نمیگشایی
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|