نمایش پست تنها
  #58  
قدیمی 03-31-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض چراغ آخر از صادق چوبک

باز نعره سید بلند شد.

«خداوند رو بریش پر از خون حسین قسم میدم که خجالت عیال نصیبت نکنه. بحق اون ساعتی که حسین تکیه به نیزه بیکسی زد تا دندون نو درنیاری از دینا نری. مردم! اینارو که شنیدن نقل و حکایت نیس. منم از خودم در نیاوردم، حدیثه ، اینکارا رو کسی کرده که فردای محشر میباس من و تو دست بدومنش بشیم. اینها معجزات کسیه که فردا سر پل صراط، که نه راه پس داری نه راه پیش دستتو میگیره و از اونرو، که از مو باریکتر و از شمشیر تیزتره ردت میکنه. یهود و گبر و ترسا و بت پرست بعلیِ تو ایمون دارن، تو چرا نبایس داشته باشی؟ من دارم اینجا رد مخالف علی میکنم. بر منکرش لعنت. بگو پش باد.»
جمعیت نعره زد «بشمار.»

باز سید ادامه داد. «برمخالف لعنت. بگو پش باد.»
دوباره مردم داد کشیدند «بشمار».

سید گفت: «فقط دوتا چراغ بما رسیده. بر شیطون لعنت، من دو ساعته اینجا گلوم پاره شد از بس ذکر علی رو خوندم. بقدر یک خارج مسب دلت نرم نشد؟ دو ساعته دارم لعنت برمخالف میکنم. یه حدیث دیگه واست میگم و میرم دعات میکنم. دو تا پول سیاه بما دادی، دادی، ندادی، ندادی. ترو بخیر مارو بسلومت. سر جنگ که نداریم. اینو که میگم تو گوشت بسپار، اگه گاهی دیدی کسی داره رد مخالف علی و اولد علی میکنه سلامش نکن، چرا سلامش نکن؟ سلام که سلامتیه.

اگه پیغمبر، یهودی سلامش میکرد جواب میداد. چرا بت میگن نباش سلام بکسی بکنی که داره رد مخالف خونواده پیغمبرو میکنه؟ مگه خدا نکرده تو مخالف پیغمبری؟ نه قربونت برم، هرچه یه حکمتی داره. باید بری علمشو یاد بگیری. برای این گفت سلامش نکن مبادا تو سلامش کنی و او مجبور بشه جواب تورو بده و همون یه دقیقه ای که جواب سلام تورو میده از ذکر رد مخالف غافل بشه و ثواب نصیبش نشه. ببین تا کجا رو خونده. همین حدیث میگه اگه کسی باشه که صلوات بفرسه سلامش کنی بت جواب بده عیبی نداره. حالا ما اجرمونو از درخونیه علی میگیریم.»
سپس رفت بسوی دستمال و خم شد و یکی از سکه ها را به اکراه، مانند موش مرده ای در میان دو انگشت گرفت و بجمعیت گرفت:

«این رو که میبینین جیفه دنّیاس. از آتش سرخ بیشتر میسوزنه. جدم علی ببرادرش عقیل گفت پول از آتش جهنم سوزنده تره. عقیل برادر علی میرفت دور سفره معاویه شکمشو از غذاهای او کافر پر میکرد. علی فرستاد دنبالش که چرا میری دور سفره معاویه؟ معاویه با من کارد و پنیره. معاویه دشمن خونواده رسوله. عقیل به مولا عرض میکنه قربانت گردم، معاویه بمن کمک میکنه. ازم دستگیری میکنه. من آدم کلفت واریم . زن وبچه دارم.

تو که برادر منی بمن کمک نمیکنی. چیزی بمن نمیدی. همش میگی مال بیت اللماله. روزیِ زن و بچه های من باید یکجوری برسه. چکنم؟ مولای متقیان بش میفرماید صبر کن الان ازت دستیگری میکنم. اونخت میرن با یک سیخ آهنی گداخته برمیگردن نزد عقیل و سیخ گداخته رو میذارن رو گوشت تن برادرشون عقیل و میفرماید پولی که معاویه بتو میده از این آتش سوزنده تره. حالا برو سرو سفره اون ملحد و فردا جواب خدارو بده. الله اکبر، میخواسم بت بگم این پولی که تو امروز فدای راه علی میکنی مال دنیاس. اینو تو بات نمیبری اون دنیا. اونی که تو با خودت میبری اون دنیا مهر علیه. میخوای بده، میخوای نده. حق بسر شاهده اگه همین چند تا پول سیا هم که فدای راه علی کردی دلت چرکه، همشو میریزم دریا، ما تا حالا نونمونو از در خونیه علی و یازده فرزندش خوردیم، بازم مولا سخیه میرسونه. هرکی یا علی گفت یا عمُر نمیگه.


یارب نظر تو برنگردد،
برگشتن روزگار سهل است.
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید