نمایش پست تنها
  #522  
قدیمی 03-31-2010
آريانا آواتار ها
آريانا آريانا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,863
سپاسها: : 1,245

743 سپاس در 365 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مرا عهدیست با شادی که شادی آن ِ من باشد
مرا قولیست با جانان که جانان جان ِ من باشد

به خط خویشتن فرمان به دستم داد , آن سلطان
که تا تختست و تا بختست , او سلطان من باشد

اگر هشیار اگر مستم نگیرد غیر او دستم
وگر من دست خود خستم , همو درمان من باشد

چه زهره دارد اندیشه!! که گرد شهر من گردد
کی قصد ملک من دارد , چو او خاقان من باشد

نبیند روی من زردی به اقبال لب لعلش
بمیرد پیش من رستم , چو از دستان من باشد

بدرم زهره زهره خراشم ماه را چهره
برم از آسمان مهره , چو او کیوان من باشد

بدرم جبه مه را بریزم ساغر شه را
وگر خواهند تاوانم , همو تاوان من باشد

چراغ چرخ گردونم چو اجری خوار خورشیدم
امیر گوی و چوگانم , چو دل میدان من باشد

منم مصر و شکرخانه چو یوسف در برم گیرم
چه جویم ملک کنعان را , چو او کنعان من باشد

زهی حاضر , زهی ناظر , زهی حافظ , زهی ناصر
زهی الزام هر منکر , چو او برهان من باشد

یکی جانیست در عالم که ننگش آید از صورت
بپوشد صورت انسان , ولی انسان من باشد!

سر ما هست و من مجنون مجنبانید زنجیرم
مرا هر دم سر مه شد , چو مه بر خوان من باشد

سخن بخش زبان من چو باشد , شمس تبریزی
تو خامش تا زبان‌ها خود , چو دل جنبان من باشد

مولانا
__________________
There's a fire starting in my heart
Reaching a fever pitch and
It's bringing me out the dark
Finally I can see you crystal clear
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از آريانا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید