نمایش پست تنها
  #2479  
قدیمی 04-02-2010
آريانا آواتار ها
آريانا آريانا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,863
سپاسها: : 1,245

743 سپاس در 365 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

عاشق خواست كه به یقین جمال ِ معشوق بیند، عمری در این طلب سرگشته میگشت، ناگاه بر او آمد :

آن چشمه كه يافت خضر ازو آب ِ حيات
در منزل توست , ليكن انباشته اي !!!

چون به يقين در خود نظر كرد، خود را گم یافت، آنگه معشوق را باز یافت، چون نیك نگه كرد، خود عین ِ او بود، و گفت :

اي دوست ترا بهر ِ مكان ميجستم
هر دم خبرت از اين و آن مي جستم

ديدم بتو خويش را , تو خود من بودي !!!
خجلت زده ام كز تو نشان ميجستم....


فخرالدين عراقي همداني (قرن هفتم)
__________________
There's a fire starting in my heart
Reaching a fever pitch and
It's bringing me out the dark
Finally I can see you crystal clear
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید