پس در میان کسان خود چنان می شود که نه با زبانش سخن می گوید و نه با گوشش می شنود.نگاه او از چهره ای به چهره دیگر می گردد.جنبش زبانشان را می بیند و سخنشان را نمی شنود سپس مرگ بیشتر در او چنگ می زند .انگاه چشمش همانند گوشش از کار می ماند و روان از تنش بیرون می رود .پس در میان کسان خود مرداری می شود که از اطرافش می رمند و از نزدیک شدن به او دوری می جویند .نه گریه کننده ای را یاری می کند و نه فراخواننده ای را پاسخ می گوید.
ویرایش توسط amir ahmadi : 04-06-2010 در ساعت 09:07 AM
|