
04-05-2010
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
یکی گفتن و دو تا شنیدن!
یکی گفتن و دو تا شنیدن!
گوش، پنجره دانایی است و شنیدن و گوش سپردن، کلید دانش است و راز بینش.
اگر ورودیهای دل و جانمان را بشناسیم و برای هر یک از آنها به اندازه نقش و تأثیری که دارند، سهمی قائل شویم، «استماع» را باید مهم بدانیم و آنچه را از این پنجره به رواق دلمان وارد میشود، هدایت و جهتدهی کنیم.
گاهی «حرف زدن»، انسان را از برکات «گوش دادن»، محروم میکند. کسی که عادت کرده هر جا مینشیند، حرف بزند و «متکلم وحده» باشد، مجالی نمییابد که از سخن دیگران، بهره ببرد و اصلاً اجازه نمیدهد دیگران هم سخنی بگویند.
بیجهت نیست که برخی از پیشگامان عرفان و سلوک، به رهپویان تازه پای این راه، دستور و برنامة «سکوت» و کم حرفی و کفّ لسان و حفظ زبان میدهند؛ تا هم از عوارض و پیامدهای سخنان بیهوده یا خطا مصون بمانند و هم فرصتی برای شنیدن حکمت و موعظه از دیگران پیدا کنند.
از رهنمودهای امام علیعلیهالسلام در این مورد، یکی این حدیث است:
«هر گاه در خدمت عالمی نشستى، برای شنیدن، بیش از گفتن حریص باش»1
پرحرفی در محضر دانشمند، او را از گفتن و شخص را از آموختن، باز میدارد؛ زیرا فرد پرحرف، به او فرصت گفتار نمیدهد و برای حرّافان پرچانه نیز از دست دادن زمینهای است که میتواند بهرهآور و مغتنم باشد؛ اما آنان زمینة بهرهوری را از بین میبرند.
این که دو گوش داریم و یک زبان، یعنی دو تا بشنویم و یکی بگوییم و بر شنیدن، بیش از گفتن، مشتاق باشیم. این، خود یک حکمت ناب است؛ به ویژه آن گاه که در حضور عالمی فرهیخته و استادی دانا و پرمایه باشیم که لحظه لحظه آن حضور، میتواند پربار و سودمند باشد و اگر به غفلت سپری کنیم، زیانبار و مایه خسارت و حسرت خواهد بود.
در سیره امام علیعلیهالسلام آمده است که وی هر گاه به محضر رسول خداصلیاللهعلیهوآله میرسید، اگر آن پیامبر حکیم و رسول حقصلیاللهعلیهوآله، آغاز به سخن میفرمود و کلامی میگفت، امام علیعلیهالسلام گوش بود و شنوا و اگر رسول خاتم سکوت میکرد و حرفی نمیگفت، امام از او میپرسید؛ تا از فیضی که از لبان شیرین پیامبرصلیاللهعلیهوآله جاری میشد، بهرهمند شود و از میوههایی که از درخت پربار علم نبوی فرو میریخت، سود جوید.
این عنایت و توجه، درسی بود که از محضر پیامبرصلیاللهعلیهوآله آموخته بود.
رسول خداصلیاللهعلیهوآله در سخنی فرموده است: «العلم خزائن و مفتاحها السوال2؛ دانش، گنجینههایی است که کلید آن پرسش است».
مگر نه این که گنج را باید استخراج کرد و گنجینه را گشود؟
در مسیر آموختن، اصل سؤال و چگونگی سؤال و انگیزه سؤال، نقش مهمی دارد. آن که نمیپرسد، یا از خاصیت معجزهگر «پرسیدن» بیخبر است یا غرور و تکبر مانع آن میشود و هر کدام که باشد، نتیجه یکی است و آن هم محرومیت. اگر کسی «تواضع پرسیدن» نداشته باشد، همواره در ذلت جهل، باقی میماند.
نحوه سؤال، در کیفیت جواب هم تأثیر دارد؛ زیرا پاسخ، متناسب با پرسش و پرسشگر است.
انگیزه پرسیدن نیز بیاثر در دریافت پاسخ نیست و گاهی حکمت در آن است که سؤالی را بیجواب بگذارند.
از این رو، پیشوایان توصیه کردهاند که برای «فهمیدن» بپرسید؛ نه برای آزمودن طرف و محک زدن میزان علم او!
متواضعانه، دسته کلیدی از سؤالهای خوب برداریم و گنجینه علوم و معارف را بگشاییم و از «سؤال» نگریزیم.
حیف است که دانش فرزانگان در نهانخانه سینههایشان مکتوم بماند و تشنگان، محروم بمانند! این که از قدیم گفتهاند: «پرسیدن، عیب نیست؛ نداشتن عیب است»، یک کلام حکیمانه و ژرف است و دستاوردهای خوبی دارد؛ به شرط آن که پای خود را روی غرور و نفسانیات خویش بگذاریم و مؤدبانه، از محضر دانا، دانایی بجوییم و از حضور عالم، علم بطلبیم.
بارى... میان گفتن تا شنیدن، فاصلهای است که باید آن را با قدم «صبر» و «وقار»، پیمود و بر طغیان نفس بیمهار، غلبه یافت.
برخی «شهوت گفتار» دارند و بعضی هم «هنر گوش دادن».
آن کجا و این کجا؟
با تور سکوت و استماع، گوهر دانش صید کنیم و با «خوب گوش دادن»، شکارچی حکمتهایی باشیم که در دل و جان فرزانگان نهفته است.
باز هم تکرار این که... یکی گفتن و دو تا شنیدن!
منبع: پرسمان - شماره 78
گروه دین و اندیشه - مهدی سیف جمالی
1. المحاسن، ج 1، ص 364.
2. حرافى، تحفالعقول، ص 51 (کلمات حضرت رسولصلیاللهعلیهوآله).
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|