فیلم زیر زمین اثر امیر کاستاریکا رو دیده اید؟اگه نه! زود دست بکار شید و هرجور شده گیرش بیارین و ببینینش.این فیلم در سال ۱۹۹۵ ساخته شده و داستان آن در یوگسلاوی سابق میگذره و تاریخ این کشور رو از زمان جنگ جهانی دوم تا بهم پاشی اون نشون میده.فیلم تونسته ۴ جایزه رو درو کنه که مهمترینشون نخل طلای جشنواره کن بوده.پایه و اساس فیلم روی موضوع جنگ٬ پارتیزان٬عشق و نفرته و با ایجاد سکانسهایی به ظاهر کمدی و مسخره اوج بلاهت جنگ و متصدیان اون رو میرسونه.
فیلم حول ۳ نفر میگرده و داستان اون در بلگراد اتفاق میفته.مارکو و بلکی به ظاهر دوستای قدیمی و دو آتیشه ای هستند.هردو خوش گذرون و اهل جنگ و جدال و هرزگی.بلکی بعد از مرگ همسرش عاشق بازیگر تاتری به نام ناتالیا میشه.مارکو هم عاشق ناتالیا میشه بدون اینکه بلکی بویی ببره.همزمان شعله های جنگ جهانی همه جا رو گرفته و حکومت فاشیست آلمان حکم دشمن خونی اونا رو داره که اومده و سرزمینشون رو اشغال کرده. تو این آشفته بازار یک افسر جوان آلمانی به نام فرانزی نیز میخواد با ناتالیا ازدواج کنه...پس یک زن در حلقه ۳ مرد قرار داره و همگی زیر آتش جنگ و دشمنی نژادی هستند.تو این گیرودار بلکی. ناتالیا رو از صحنه تاتر میدزده و به سوی فرانزی شلیک میکنه.آلمانها در تعقیب بلکی میرن و اونو دستگیر میکنن.مارکو به کمک دوستش اومده و نجاتش میده و تو یک زیرزمین به همراه گروهی از مرد و زن و کودک پارتیزان مخفیش میکنه تا آبها از آسیاب بیفته...
۲۰ سال میگذره و جنگ تموم میشه و یوگسلاوی از بین رفته و تقسیم به کشورهای دیگری میشه اما بلکی و همراهانش همچنان در زیزمین سرگرم ساختن اسلحه برای پارتیزانها هستند و هیچ چیزی از دنیای بیرون نمیدونند.منتظر روزی که مارکو خبر آزادی کشور رو بده و یا اجازه بده اونها از زیر زمین خارج شن.۲۰ سال بیخبری محض و زندگی در یک دنیای مجازی.مارکو و ناتالیا در این ۲۰ سال با فروش اسلحه ها پول هنگفتی به جیب زده و با هم ازدواج کرده و سرگرم عیش و نوش و فرصت طلبیند.آنها در دنیای بیرون مجسمه بلکی رو ساختن و ازش به عنوان یک شهید استفاده مادی و معنوی میکنند....
دیگه بقیشو نمیگم تا همین جا برای اینکه کنجکاویت تحریک بشه کافیه.برو و فیلم رو گیر بیار و سکانس زیبای نهایی آن را ببین.