
04-06-2010
|
 |
کاربر فعال  
|
|
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14
95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
پدر رایانههای شخصی جهان درگذشت
دکتر هنری رابرتز، پدر رایانههای خانگی که با اختراع دستگاه Altair 8800 نهضت نرمافزارنویسی و رایانههای شخصی را به راه انداخت، در 12 فروردین 1389 و پس از 68 سال زندگی در اثر ذاتالریه مزمن درگذشت.
شهرت دکتر هنری ادوارد رابرتز برای اختراع دستگاه Altair 8800 است، دستگاهی که به خاستگاه عصر رایانه های خانگی تبدیل شد. پاول آلن و بیل گیتس پس از دیدن تصویر این رایانه بر روی جلد یک نشریه با رابرتز تماس برقرار کرده و به او پیشنهاد دادند تا نرمافزار مورد نیاز این دستگاه را بنویسند. این نرمافزار Altair-Basic نام گرفت و در واقع به بنیان فعالیتهای شرکت مایکروسافت تبدیل شد.
به گفته بنیانگذاران مایکروسافت، رابرتز در واقع شانس شناخته شدن را در اختیار دو جوان ناشناس که قبل از شهرت یافتن رایانه ها به این سیستمها علاقمند بودند، قرار داد؛ شانسی که گیتس و پائول همیشه قدردان آن خواهند بود.
استیو وزنیاک از شرکت اپل نیز درباره رابرتز میگوید: «وی با برداشتن قدمی بسیار حیاتی و مهم باعث شد ما به همه چیزی که امروز در اختیار داریم، دست یابیم».
رابرتز بنیانگذار شرکت MITS بود که تجارت اصلی آن، ساخت و فروش قطعات مدلهای موشکی به شمار میرفت. این شرکت در دورهای فروش قطعات ماشینحساب را نیز تجربه کرد که محصولات آن به سرعت در زیر سایه شرکتهای بزرگتر ناپدید شد.
در اواسط دهه 1970 در حالی که این شرکت با بدهیهای بالای خود دست و پنجه نرم میکرد، رابرتز ساخت کیتهای رایانه را آغاز کرد. نتیجه این پروژه ساخت رایانه کامل Altair 8800 بود، رایانهای که با تعدادی کلید کار میکرد و هیچ نمایشگری نداشت.
تصویر این دستگاه 395 دلاری که قیمت آن با هزار دلار امروز برابری میکند، بر روی جلد مجله Popular Electronics منتشر شد و توجه بسیاری از جمله بیل گیتس و پاول آلن را به خود جلب کرد.
این دو سپس پیشنهاد نوشتن نرمافزار برای این دستگاه را به رابرتز ارائه دادند و این دو به تدریج به دفتر مرکزی شرکتMITS ، جایی که در نهایت به شرکت مایکروسافت تبدیل شد، نقل مکان کردند تا نرمافزار خود را که بعدها Basic نامگرفت، تولید کنند.
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...
======================================
مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|