موضوع: غمنامه
نمایش پست تنها
  #9  
قدیمی 04-07-2010
Omid7 آواتار ها
Omid7 Omid7 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14

95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

الهی...
چرا باید بمانم در حریمی
که چشمانی برایم پرفریبند
چرا باید بمیرم در نگاهی
که هر لحظه برایم پر حزین است
چرا باید بمانم من نمیرم؟
چرا باید بمانم من اسیرم؟
الهی تو بگو...
آخر چرا ...آخر چرا... من اینچنین در خود اسیرم
خدایا گاه بی گاه... به هر آشفتگی ...در هر نگاهی
همیشه خوانده ام
احساس تلخ بی پناهی غربت آشفتگی بی همدمی را
اگر که شعله ای از آتشی بودم در این شب
سرکش میشدم و می رفتم ...و می رفتم... و می رفتم...
و میکشیدم بازوان خسته ام را
............به روی پیکر پوشالی این مردمان بی هویت
و میسوزاندم ...و می سوزاندم...و می سوزاندم ...
..................تمام این مترسک های بی احساس و پو شالی را
چرا باید بمانم من نمیرم؟
چرا باید بمانم من اسیرم؟
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم‌‌‌٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...

======================================

مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید