دل را امید و هستی بر موی تو بود
جان را نشاط و سرمستی از روی تو بود
ریزان ز شاخ سوسن ها گلها بر سر ما
لرزان ز عشق و بی تابی هر دم پیکر ما ...
این شعر یکی از تصنیف های معروف زنده یاد داریوش رفیعیه که خیلی دوستش دارم
و به زودی تاپیک کاملی در مورد ایشون و آهنگهاش میذارم
نام تصنیف خوابی بود و خیالی(ما را روز وصال...) هست شاعرش هم مال شهرآشوبه
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست
|