نمایش پست تنها
  #3  
قدیمی 04-09-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض شهاب الدين يحيي سهروردي "شيخ اشراق"

شهرزوري نوشته است که شيخ شهاب الدين يحيي سهروردي بر سبيل تفنن به فارسي نيز شعر مي گفته است و اين رباعي در تذکره ها از او مشهور است:


هان تان سر رشته خرد گم نکني
خود را ز براي نيک و بد گم نکني
رهرو توئي و راه توئي منزل تو
هشدار که راه خود به خود گم نکني




فلسفه اشراق يا زنده کننده حکمت ايران باستان


به عقيده سهروردي ابن سينا طرح (فلسفه اشراقي) را ريخت، اما بنا به دليل قاطع، طرح او با عدم توفيق روبرو گرديد. بنابراين، شيخ اشراق کسي را که بخواهد به حکمت اشراق آشنا گردد، به مطالعه کتاب خويش دعوت ميکند. اما دليل سهروردي در بيان اينکه ابن سينا نتوانست طرح (فلسفه اشراق) را به ثمر برساند اين بود که ابن سينا به اصل و (اساس مشرقي) اصلي که صفت اشراق را محقق مي گرداند وقوف نداشت. ابن سينا اين اصل را که حکمت الهي به شمار ميرفت و به حکيمان ايران باستان يعني خسروانيان، تجلي کرده بود نمي شناخت. سهروردي در اين باره چنين نوشته است:


« در ايران باستان امتي بود که از طرف خداوند اداره مي گرديد، به وسيله خداوند بود که حکيمان بلندمرتبه اي که با مجوسان بکلي تفاوت داشتند، راهنمائي ميشدند. من اصول عالي عقايد آنان را که اصل نور بود و تجربه افلاطون و اسلافش نيز آن را به مرحله شهود رسانيده بود، در کتاب خود موسوم به (حکمت الاشراق) احيا کرده ام و در اين کار هيچکس بر من پيشي نگرفته است».


اخلاف روحاني شهاب الدين يحيي سهروردي نيز سخنان او را گواهي کرده اند، ملاصدرا شيرازي از سهروردي به عنوان (رئيس مکتب مشرقيون) احياء کننده اصول فلسفي عقايد حکيمان ايران در مورد منشاء نور و ظلمت، ياد کرده است. اين مشرقيون را به عنوان فيلسوفاني که افلاطون رئيس آنان است، توصيف کرده است.


شهاب الدين يحيي سهروردي که بعد به "شيخ اشراق مقتول" شهرت يافت، نزد مجدالدين جبلي، استاد فخرالدين رازي درس خواند و هنوز در بحبوحه شباب بود که سرآمد همه حکيمان عالم اسلام شد. ملک ظاهر، پسر سلطان صلاح الدين ايوبي که با ستايشي عظيم بدو مينگريست، او را نزد خود به حلب خواند. فيلسوف جوان در حلب عقايد مستقل خود را باز نمود. جرم انديشان خون آشام که در همه اقاليم و اعصار براي پوشاندن ناتواني فکري خود به زور توسل جسته اند بر او رشک بردند و به سلطان صلاح الدين نوشتند که تعاليم سهروردي، اسلام را به خطر مي اندازد و سرکوبي آن لازم است.

سلطان خواست آنان را برآورد، پس فيلسوف جوان ايراني در سال سي و ششم عمر، با آرامش به مرگ تن در داد. مرگي که او را در زمره شهيدان حقيقت درآورد و بدو نامي جاويد بخشيد. امروز آن مردم کشان و بسا مردم کشان ديگر مرده و پوسيده اند، ولي فلسفه اي که به بهاي جاني تمام شد همچنان زنده است و انبوه حقيقت جويان را به سوي خود مي کشد.


ارتباط فلسفه اشراق با تصوف


همانطور که در قبل ذکر شد، شجره نامه يا سلسله روحاني که شيخ شهاب الدين يحيي سهروردي براي سير انديشه حکمت ايران باستان در دوران بعد از اسلام در ايران ذکر کرده، بسيار پر معني و عميق و بليغ است.

به عقيده او از طرفي (خمير مايه جاويد) از حکيمان باستان يونان (حکيمان قبل از سقراط، فيثاغوريان، افلاطونيان) به صوفياني چون ذوالنون مصري و سهل تستري رسيده، و از طرف ديگر (مايه) حکمت ايران باستان از طريق صوفياني مانند ابويزيد بسطامي و حلاج و ابوالحسن خرقاني منتقل گرديده و اين دو جريان حکمت و خرد، در تصوف اشراق به هم پيوسته است.




...
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید