
04-09-2010
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
چه تفاوت
گر زری و گر سیم زر اندودی ، باش
گر بحری و گر نهری و گر رودی ، باش
در این قفس شوم ، چه طاووس چه بوف
چون ره ابدی ست ، هر کجا بودی باش
مهدی اخوان ثالث
خشکید و ...
خشکید و کویر لوت شد دریامان
امروز بد و بدتر از آن فردامان
زیر تیره دل دیو صفت ، مشتی شمر
چون آخرت یزید شد دنیامان
مهدی اخوان ثالث – خرداد 1342
لحظۀ دیدار
لحظه دیدار نزدیک است .
باز من دیوانه ام مستم .
باز میلرزد ، دلم ، دستم .
باز گویی در جهان دیگری هستم .
های ! نخرشی بغفلت گونه ام را تیغ !
های ، نپریشی به صفای زلفکم را ، دست !
و آبرویم را نریزی ، دل !
_ ای نخورده مست _
لحظهۀ دیدار نزدیک است .
مهدی اخوان ثالث – تهران – آبان 1334
دریچه ها
ما چون دو دریچه رو بروی هم
آگاه ز هر بگومگوی هم
هر روز سلام و پرسش و خنده
هر روز قرار روز آینده
عمر آینۀ بهشت ، اما . . . آه
بیش از شب و روز تیر و دی کوتاه
اکنون دل من شکسته و خسته ست ،
زیرا یکی از دریچه ها بسته ست .
نه مهر فسون ، نه ماه جادو کرد ،
نفرین به سفر ، که هرچه کرد او کرد
مهدی اخوان ثالث - تهران – دی 1335
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|