نمایش پست تنها
  #236  
قدیمی 04-09-2010
آريانا آواتار ها
آريانا آريانا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,863
سپاسها: : 1,245

743 سپاس در 365 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

کار من اینست که کاریم نیست
عاشقم از عشق تو عاریم نیست

تا که مرا شیر غمت صید کرد
جز که همین شیر شکاریم نیست

در تک این بحر چه خوش گوهری
که مثل موج قراریم نیست

بر لب بحر تو مقیمم مقیم
مست لبم گر چه کناریم نیست

وقف کنم اشکم خود بر میت
کز می تو هیچ خماریم نیست

می‌رسدم باده تو ز آسمان
منت هر شیره فشاریم نیست

باده‌ات از کوه سکونت برد
عیب مکن زان که وقاریم نیست

ملک جهان گیرم چون آفتاب
گر چه سپاهی و سواریم نیست

می‌کشم از مصر شکر سوی روم
گر چه شتربان و قطاریم نیست

گر چه ندارم به جهان سروری
دردسر بیهده باریم نیست

بر سر کوی تو مرا خانه گیر
کز سر کوی تو گذاریم نیست

همچو شکر با گلت آمیختم
نیست عجب گر سر خاریم نیست

قطب جهانی همه را رو به توست
جز که به گرد تو دواریم نیست

خویش من آنست که از عشق زاد
خوشتر از این خویش و تباریم نیست

چیست فزون از دو جهان شهر عشق
بهتر از این شهر و دیاریم نیست

گر ننگارم سخنی بعد از این
نیست از آن رو که نگاریم نیست
__________________
There's a fire starting in my heart
Reaching a fever pitch and
It's bringing me out the dark
Finally I can see you crystal clear
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید