نمایش پست تنها
  #4  
قدیمی 04-10-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


ف
  • «فاش میگویم و از گفته خود دلشادم
  • بنده عشقم و از هر دوجهان آزادم»
    • حافظ
  • «فقط در دقایق دیدار و لحظه جدایی می‌توان به‌عظمت عشق ِ نهفته در سینه، پی‌برد.»
    • ژان پل
  • «فرزندانتان از آنِ شما نیستند! آن‌ها پسران و دخترانی هستندکه از خودشیفتگی زندگی، جان گرفته‌اند. آن‌ها به وسیله شما، و نه از شما شکل می‌گیرند، گرچه درکنار شما آسوده‌اند اما در تملک شما نیستند. شما مجازید که عشق خود را به ایشان هدیه کنید، نه افکارتان را، که آن‌ها خود فکورند.»
    • جبران خلیل جبران
  • «فیلم مثل زندگی واقعی است: مثل یک جوان عاشق‌پیشه شروع می‌کنیم، بعد بازیگر نقش‌های بزرگ و سرانجام با نقش مضحک پیری به پایان می‌رسد.»
    • ژان گابن
ک
  • «کجا رسد دم عیسی به گرد آن بادی
  • که بوی گیسوی جانان به عاشقان آورد»
    • کمال‌الدين اسماعیل
  • «کجا فغان زجغد جنگ و مرغوای او
  • که تا ابد بریده‌باد نای او
  • کجاست روزگار صلح و ایمنی
  • شکفته‌مرد و باغ دلگشای او
  • کجاست عهد راستی و مردمی
  • فروغ عشق و تابش صدای او
  • کجاست دور یاری و برابری
  • حیات جاودانی و صفای او
  • زهی کبوتر سپید آشتی
  • که دل برد سرود جان‌فزای او
  • رسید وقت آن که جغد جنگ را
  • جدا کنند سر به‌پیش پای او»
    • محمدتقی بهار
  • «کسی کز عشق خالی شد فسرده است
  • گرش صد جان بود بی‌عشق مرده‌است»
    • نظامی
  • «کمتر عاشق‌ام باش، اما طولانی‌تر عاشقم باش.»
    • کارل فریدریش ویلهلم واندر
  • «کیست کز عاشقی نشانش نیست
  • هرکه را عشق نیست جانش نیست»
    • نظامی
گ
  • «گرفتم آن که بلائیست عشق روی بتان
  • بلا چو عام بود دلکش است و مستحسن»
    • قاآنی شیرازی
  • «گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن
  • شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت»
    • حافظ
  • «گریه حافظ چه سنجد پیش استغنای عشق
  • کاندرین طوفان نماید هفت دریا شبنمی»
    • حافظ
  • «گفت کز چنگ من به ‌ناله رود
  • باد برخستگان ِ عشق درود
  • عاشق آن شد که خستگی دارد
  • به درستی شکستگی دارد
  • عشق پوشیده چند دارم چند
  • عاشقم، عاشقم به‌بانگ بلند
  • مستی و عاشقیم برد ز دست
  • صبر ناید ز هیچ عاشق مست
  • گرچه برجان عاشقان خواریست
  • توبه در عاشقی گنه‌کاریست
  • عشق با توبه آشنا نبود
  • توبه در عاشقی روا نبود
  • عاشق آن‌به که جان کند تسلیم
  • عاشقان را ز تیغ تیز چه بیم»
    • نظامی
  • «گفتی که زبهر مجلس افروختنی
  • در عشق چه حیله هاست اندوختنی
ای بی‌خبر از سوخته و سوختنی
عشق آمدنی بود نه آموختنی»
    • سنائی
  • «گم شد جوانیم همه در آرزوی عشق
  • اما رهی نیافتم آخر به کوی عشق
از حجب و از غرور دل خرده‌سنج من
شد بهره‌ور ز عشق ولی ز
آرزوی عشق»
    • ژاله قائم مقامی
  • «گویند که معشوق تو زشت است و سیاه
  • گر زشت و سیاه است مرا نیست گناه
من عاشقم و دلم بدو گشته تباه
عاشق نبود زعیب معشوق آگاه»
    • فرخی سیستانی
ل
  • «لاف وفا مزن که بیادت نداده‌است
  • یک نکته از کتاب محبت، ادیب تو»
    • شفائی
  • «لطافت، نیرومندتر از سختی، آب قوی‌تر از صخره و عشق تواناتر از بی‌رحمی است.»
    • هرمان هسه
م
  • «ما به دنیا آمده‌ایم که دوست‌داشتن و عشق‌ورزیدن را بیاموزیم.»
    • ناشناس
  • «مادر، یگانه موجودی است که حقیقت عشق پاک را می‌شناسد.»
    • انوره دو بالزاک
  • «مرا ز عشق وطن دل به این خوشست که گر
  • ز عشق هرکه شود کشته، زادهٔ وطن است»
    • عارف قزوینی
  • «مردم زمانی به‌رماتیسم و عشق واقعی ایمان می‌آورند که به‌آن مبتلا شوند.»
    • ماری فن ابنر-اشنباخ
  • «مستی عشق نیست در سر تو
  • رو که تو مست آب انگوری
  • روی ِ زردست و آهِ دردآلود
  • عاشقان را گواهِ رنجوری»
    • حافظ
  • «ملت عشق از همه دین‌ها جداست
  • عاشقان را ملت و مذهب خداست »
    • مولوی
  • «منادی می‌کند عشق از چپ و راست
  • که حد هر کمال اینجاست، اینجاست»
    • وحشی بافقی
  • «من از خوشبختی‌های این جهان بهرمند گردیده‌ام زیرا در زندگی عاشق شده‌ام.»
    • ویلیام شکسپیر
  • «من در جنگ شرکت کردم، تنها به‌این دلیل که پیوند عشق خود را به‌زندگی مستحکم‌تر نمایم.»
    • گئورگ بوشنر
  • «من صفای عشق می‌خواهم از او
  • تا فدا سازم وجود خویش را
  • او تنی می‌خواهد از من آتشین
  • تا بسوزاند در او تشویش را»
    • فروغ فرخزاد
  • «من معتقدم که عشق به‌یک شخص ِ بزرگوار، بیش از هرچیز دیگر به‌انسان فروتنی می‌آموزد.»
    • آندره ژید
ن
  • «ناصح‌ام گفت: بجز غم چه هنر دارد عشق؟
  • برو ای خواجهٔ عاقل، هنری بهتر از این؟»
    • حافظ
  • «نوبت عشاق ندارد غزل
  • قول بزرگان نبود جز عمل»
    • خواجوی کرمانی
  • «نیست اندر عنصرش حرص و هوا
  • نور مطلق زنده از عشق خدا »
    • مولوی
  • «نیست پروا تلخ‌كامان ‌را ز تلخی‌های عشق
  • آب دريا در مذاق ماهی دريا خوش است»
    • صائب تبریزی
و
  • «وای آن، کو به‌دام عشق آویخت
  • خنک آن، کو زدام عشق رهاست
  • عشــق بر من در عنا بگشود
  • عشق سرتابه‌سرعذاب و عناست»
    • فرخی سیستانی
  • «وز هوس وز عشق این دنیای دون
  • چون زنان مر نفس را بودن زبون»
    • مولوی
  • «وقتی کمتر سزاوارم، به من عشق بورز، که آن‌زمان نیازمندترم.»
    • ضرب‌المثل چینی
  • «و عشق ٫تنها عشق - تو را به گرمی یك سیب می‌كند مهمان»
    • سهراب سپهری
  • «وقتی بخواهیم در مورد عشق منطقی فکر کنیم،عشق واقعیت خود را از دست میدهد»
    • اسپی زان
هـ
  • «همچو کوره عشق را سوزیدنی‌ست
  • هر که او زین کور باشد کودنی‌یست»
    • مولوی
  • «هر چه جز عشق خدای احسن است
  • گر شکر خواری است آن جان کندن است »
    • مولوی
  • «هر آن‌کسی که در این حلقه نیست زنده به‌عشق
  • بر او نمرده به ‌فتوای من نماز کنید»
    • حافظ
  • «هر سحر از عشق دمی می‌زنم
  • روز دگر می‌شنوم بر ملا»
    • سعدی
  • «هر انسانی با آگاهی کامل به آیین عشق، به این سیاره خاکی پا می‌گذارد. مشکل شما هر چه باشد، امتحان محبت است. اگر بتوانید از راه محبت در این آزمایش پیروز شوید، مسأله شما حل خواهد شد. اگر نه، آنقدر به درازا خواهد کشید تا از راه محبت، مسأله خود را حل کنید. زیرا مشکل شما مجالی برای تشرف به آیین عشق است.»
    • اسکاویل شین
  • «هرچه گویم عشق را شرح و بیان
  • چون به‌عشق آیم خجل باشم از آن
  • چون قلم اندر نوشتن می‌شتـافت
  • چون به‌عشق آمد قلم برخود شکافت
  • چون سخن در وصف این حالت رسید
  • هم قلم بشکست و هم کاغـذ درید»
    • مولوی
  • «هر دلی کان به عشق مایل نیست
  • حجره دیو دان، که آن دل نیست
  • دل بی‌عشق، چشم بی‌نور است
  • خود ببین، حاجت دلایل نیست
  • بی‌دلان را جز آستانه عشق
  • در ره کوی دوست منزل نیست
  • هرکه از عشق بی‌خبر باشد
  • اندرین ره، به سان خر باشد
  • آب در میوهٔ خرد عشق است
  • بلکه آب حیات خود عشق است»
    • عراقی
  • «هرشخصی دو بار می‌میرد، یک بار آنگاه که عشق از دلش می‌رود و بار دیگر زمانی که زندگی را بدرود می‌گوید، اما وداع با زندگی در برابر مرگ عشق، ناچیز است.»
    • ولتر
  • «هرکسی را نتوان گفت که صاحب‌نظر است
  • عشق‌بازی دگر و نفس‌پرستی دگر است»
    • سعدی
  • «هرکه را جامه زعشقی چاک شد
  • او زحرص و عیب کلی پاک شد»
    • مولوی
  • «هرکه را نبض عشق می‌نجهد
  • گر فلاطون بود، تواش خر گیر
  • هر سری کو ز عشق پر نبود
  • آن سرش را زدم مؤخر گیر»
    • مولوی
  • «هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به‌عشق
  • ثبت است بر جریده عالــم دوام مـا»
    • حافظ
  • «هزار جهد نمودم که سـرّ عشق بپوشم
  • نبود بر سر آتش میسّـرم که نجوشم»
    • سعدی
  • «هفت شهر عـشق را عـطار گشت
  • مـا هنوز اندر خـم یک کوچه‌ایم»
    • مولوی
  • «همانطور که عشق‌های حقیقی کمیاب است دوستی‌های حقیقی نیز کمیاب است.»
    • فرانسوا لارشفوکو
  • «همه این‌ها مد هستند: ترس از خدا یک نوع مد است، همچنین عشق و ژیپون و حلقه‌انداختن در بینی.»
    • سورن کیرکه‌گارد
  • «هر که را جامه زعشقی چاک شد
  • او حرص و جمله عیبی پاک شد »
    • مولوی
ی
  • «یک ذره خشم شعله عشق را تیزتر می‌کند.»
    • کارل فریدریش ویلهلم واندر
  • «یک قصه بیش نیست غم عشق و وین عجب
  • از هر زبان که می‌شنوم نامکرر است»
    • حافظ
  • «یک مرد با هر زنی می‌تواند خوشبخت زندگی کند تا زمانی‌که عاشق نشده‌است.»
    • اسکار وایلد
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید