نمایش پست تنها
  #919  
قدیمی 04-17-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

غزلی در نتوانستن
از دستان گرم تو
کودکانه تو امان آغوش خویش
سخن ها میتوانم گفت
غم نان اگر بگذار.

نغمه در نغمه در افکنده

ای مسیح مادر، ای خورشید!
از مهربانی بی دریغ جانت
با چنگ تمامی ناپذیر تو سرودها میتوانم کرد
غم نان اگر بگذارد.

رنگ ها در رنگ ها دویده،

از رنگین کمان بهاری تو
که سراپرده در این باغ خزان رسیده برافراشته است
نقش ها می توانم زد
غم نان اگر بگذارد.

چشمه ساری در دل و

آبشاری در کف،
آفتابی در نگاه و
فرشته ای در پیراهن؛
از انسانی که تویی
قصه ها می توانم کرد
غم نان اگر بگذارد.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید