خدایا!
نه مجنونم، كه این همه از بودن تست،
نه سرگشته، كه دل به سوی تو گشته،
نه پریشان، كه تو جانی و جانان،
تو جانی و جانان ...
آنقدر از خوبی تو می نویسم،
تا دستهایم دوست داشتنت را احساس كنند،
و آنقدر زیر لب زمزمه ات می كنم،
تا طعم بوسیدن تو كامم را شیرین كند ...
تو بیش از اینها خدایی،
من نیز باید بیش از اینها بنده باشم ...
خلقت من، از همه عظمت آفرینش تو،
نقطه ایست در بیكران بودنت،
این دایره های تودرتو،
پرگاریست كه در جستجوی تو می زنم ...
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...
======================================
مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|