نمایش پست تنها
  #2  
قدیمی 04-19-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض دُخت علی علیه السلام

دُخت علی علیه السلام





وام گـذار لـــب تـــــو راســـتـــــی

گفتی و چون شعله به پا خاستی

بـانـگ رسـای تـو ستــم سـوز شد

کـشتــه مـظـلـوم تـو، پـیـروز شد

خواست که غم دست تو بندد ولی

غـم کــه بـُـود در بــر دُخـت علی؟

قــامــت تــو قـامت غم را شکست

دُخـت علــی را نتوان دست بست

ای دل دریـــــا، دل دریــــای تـــــــو

عـرش خـــدا مـــنــزل و مـأوای تو

جـسم تــو از عـشق مـگر ساختند

کـایــن هـمـه جـان در ره تـو باختند

آنـچـه تــو کــردی بـه صــف کـربـــلا

کـــرده‌ی مــخـلــوق بــود یــا خدا؟

آن هـمـه غـم، آن هـمـه استـادگی

آن هــمـــه سُـتـْــواری و آزادگــی

آن همه خون دیدن و چون گُل شدن

دشت خـــزان دیـدن و بـلـبل شدن


سروده‌ی: علی موسوی گرمارودی

__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید