نمایش پست تنها
  #213  
قدیمی 04-21-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


فرازی از مناجات امیرالمومنین



سیره واقوال

امیرالمومنین(ع) بیش از هر چیز بر زهد و پرهیز در سرای پرزرق و برق دنیا تاکید دارد،
خصوصا آن که واپسین دوران عمر مقدس او زمانه ای را شاهد بود که طامعان جیفه دنیا برای کامجویی از این ادیم ناپایدار،
از هیچ جفایی دریغ نورزیده وحتی پیشقراولان عبادت و جهاد، به دام زفت دنیا درافتاده بودند.
تنها معدودی از یاران مخلص علی(ع) به کنه خطابه های آتشین او در مذمت دنیا پی برده و از نفس سوزان او در نجواهای سرچاه، توشه ای اندوخته و دل از طنین مناجات های جانسوز او در نخلستان های کوفه سفته بودند.
آن چه در پی می آید گردانیده ی فرازی از یکی مناجات های روح فزای مولی الموحدین(ع) است که در مجموعه ای موسوم به صحیفه علویه گرد آمده است،
امید که قبسي از کلام نافذ آن حضرت در دل های فروخفته ما نیز شرری افکنده و در زمانه ای که قحطی معنویت و خشکسالی چشمان بر سر خلایق سایه افکنده، انبانی از توشه اندوزیم برای آن روز که "لا ینفع مال ولا بنون الا من أتی الله بقلب سلیم"....

« بارالها بر محمد و آل محمد درود فرست و بر من رحمآور آن گاه که اثرم از دنيا زدوده شده و یادم از خلایق محو گردد و در شمار فراموش شدگان درآیم.
خدایا سنّم فرا رفته و پوستم نازک و استخوانم سست گردیده و اجلم نزدیک شده و روزهای عمرم به پایان آمده و شهوت هایم به سر شده، لیک پیامدهای آن به جا مانده است...
خدایا بر من رحم آور آن زمان که چهره ام تغییر یابد و زیباییم نابود گردد و مفاصلم خرد شده و اعضا و جوارحم پراکنده گردد.
خدایا آتش گناهان مرا چون ذغال سوخته است، سخنم قطع شده و مرا هیچ عذر و دلیلی نباشد.
من به بدکاری خود معترف و به گناهان خود در بندم و در گرو کردار خود و غوطهور در دریای خطایا و حیران از فرجام خود و بریده از خود گشته ام...
خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و به رحمتت بر من رحم آور وبه فضلت از من درگذر...
خدایا در محبوبترین امور نزد تو اطاعتت کردم و آن توحید است و در مبغوضترین چیزها یعنی کفر معصیتت نکردم، پس آن چه میان آن دو است از من بیامرز...


خدایا بر ما رحم آور آن گه که غریبانه گِل قبر ما را در برمی گیرد و سقف خانه مان با خشت پوشیده می شود و در حالی که از ایمان تهیدست هستیم در گور خود می آرمیم و در تنگترین مرقد به تنهایی رها می شویم و مرگ ما را در معرکه ای شگفت می رباید و در دیار قومی فرود می آییم که به ظاهر آباد است اما در واقع ويرانه اى بيش نيست...

بارالها بر ما رحم آور آن زمان که پابرهنه و عریان سوی تو آییم، سرهایمان از خاک گور غبار آلود است و چهره هایمان از گرد لحد رنگ پریده و چشمانمان از هراس رستاخیز فرو نهفته و لبهایمان از شدت تشنگی پژمرده است، شکم هایمان از اقامت طولانی گرسنه و عورتمان در معرض دید همگان است و پشتمان از بار گنه سنگین ...
پس این مصائب را با گردانیدن روی کریمت از ما دو چندان مکن و بهره ای را که بدان چشم امید داریم از ما سلب منما...
خدایا اگر گنهکاریم، پس از دریغ حرمتت که بایسته آن هستیم است می گرییم و اگر محروم هستیم مویه می کنیم، چرا که آن چه را از جودت می طلبیم از دست داده ایم...»

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید