تکلیف مرد دراین مکتب واضح است.مرد باید قانونا تک همسر باشد و عملا چند همسر .یک زن شرعی و قانونی بیشتر نداشته باشد.اما معشوقه و رفیقه هر چه دلش بخواهد مانعی ندارد.به عقیده این روشنفکران غرب رفیقه گیری و معشوقه بازی حق طبیعی و مشروع مرد است و بسنده کردن مرد در همه عمر به یک زن نوعی نامردی است.
چهره واقعی بحث:
گمان می کنم وقت ان رسیده است که خواننده محترم درک کند که مسئله ای که از لحاظ چند همسری برای بشر مطرح بوده و هست چیست؟مسئله این نیست که ایا تک همسری بهتر است یا چند همسری ؟در اینکه تک همسری بهتر است تردیدی نیست.تک همسری یعنی اختصاص خانوادگی -یعنی اینکه جسم و روح زوجین از ان یکدیگر باشد.بدیهی است که روح زندگی زناشویی که وحدت و یگانگی است در زوجیت اختصاصی بهتر و کاملتر پیدا می شود.ان دو راهی که بشر بر سر ان قرار گرفته این نیست که از میان تک همسری و چند همسری کدامیک را انتخاب کند .مسئله ای که از این لحاظ برای بشر مطرح است این است که بواسطه ضرورتهای اجتماعی مخصوصا فزونی نسب عده زنان نیازمند به ازدواج بر مردان نیازمند.
تک همسری مطلق عملا به خطر افتاده است.تک همسری مطلق که شامل تمام خانواده ها بشود افسانه ای بیش نیست.یکی از دو راه در پیش است یا رسمیت یافتن تعدد زوجات و یا رواج معشوقه بازی به عبارت دیگر یا چند همسر شدن معدودی از مردان متاهل -که حتما از ده دصد تجاوز نخواهد کرد-و سرو سامان یافتن و خانه زندگی پیدا کردن زنان بی شوهر و یا باز گذاشتن راه معشوقه بازی ..و چون در صورت دوم هر معشوقه می تواند با چندین مرد ارتباط داشته باشد اکثریت قریب به اتفاق مردان متاهل عملا چند همسر خواهند بود.
این صورت صحیح طرح مسئله چند همسری است.اما مبلغان شیوه غربی حاضر نیستند صورت صحیح مسئله را طرح کنند .حاضر نیستند حقیقت را اشکارا بگویند.زن شرعی و قانونی را سربار و مزاحم می دانند و یکیش را هم زیاد می دانند چه رسد به زن دوم و سوم .لذت را در ازادی از قیود ازدواج می شناسند.اما در گفته های خود برای ساده دلان وانمود می کنند که مدافع تک همسری هستیم.با لحنی معصومانه می گویند ما طرفدار انیم که مرد تک همسر و با وفا باشدنه چند همسر و بی وفا.
نیرنگ مرد قرن بیستم:
مرد قرن بیستم در بسیاری از مسائل مربوط به حقوق خانوادگی توانسته است نعل وارونه بزند و با نامهای قشنگ تساوی و ازادی زن را اغفال کرده از تعهدات خود نسبت به او بکاهد و بر کامگیری های بی حساب خود بیفزاید.اما در کمتر مسئله ای به اندازه تعدد زوجات از این جهت موفقیت داشته است.
یکی از نویسندگان ایرانی نظر خود را را در باره تعدد زوجات این چنین نوشته:
در حال حاضر در ممالک پیشرفته روابط زوجین متکی بر تکالیف حقوقی متقابل است و بنابراین شناخت تعدد زوجات به هر شکل و عنوان (دائم و منقطع)از جانب زن همان اندازه دشوار است که مرد بخواهند وجود رقبای خود را در عرصه زناشویی تحمل کند...
ویرایش توسط SonBol : 04-22-2010 در ساعت 11:52 AM
دلیل: فونت بزرگ و پست کوتاه و متوالی
|