سلام به آریانای عزیز و بقیه ی دوستان
ممنون به خاطر اشعاری که نوشتین مخصوصا شعرای مولانا که آریانا نوشته
من این شعرو میزارم امامطمئن نیستم به موضوع می خوره یا نه هرچند که در مقابل شعرای مولانا جایی برای گفتن نداره،خلاصه اگه بی ربط بود حذفش میکنم.
هوا ترست به رنگ هوای چشمانت
دوباره فال گرفتم برای چشمانت
اگر چه کوچک و تنگ است حجم این دنیا
قبول کن که بریزم به پای چشمانت
بگو چه وقت دلم را ز یاد خواهی برد؟
که خوانده ام از جای جای چشمانت
دلم مسافر تنهای شهر شب بوهاست
که مانده در عطش کوچه های چشمانت
تمام آیینه ها نذر یاس لبخندت
جنون آبی دریا فدای چشمانت
تو هیچ وقت پس از صبر من نمی آیی
انتظار چه خالیست جای چشمانت
__________________

ویرایش توسط natanaeil : 04-23-2010 در ساعت 05:16 PM
|