انسان چگونه مي تواند خويشتن را تغيير دهد مثلا بسياري از خصايل ذاتي يا آن دسته اي را که در حين تربيتش با آن ها خو گرفته را تغيير دهد؟
نمي دانم شما هم با من موافقيد يا نه؟ اما مي گويم: به نظر مي رسد سوال شما ناشي از يک صفت خاصّي است که در وجود شماست و شما را آزار مي دهد و در واقع اين سوال کلي شما براي تغيير آن صفت خاصّ مي باشد .
به نظر مي رسد اخلاق خاصّي چنگ بر دل شما مي کشد و روح بالا بلندتان، شما را به درمان اين درد دعوت مي کند پس سوال شما در واقع اين است که من چگونه جان خود را از فلان خصوصيت آزاد کنم و روح خود را آباد.
ما هم از شما يک خواسته داريم: شما درد خود را شفاف تر بنويسيد مثلاً بگوييد من زود عصابي مي شوم و يا صفت بخل دارم و مانند آن تا ما هم بتوانيم بهتر شما را راهنمايي کنيم و خود و شما را مشغول کليات نکنيم.
اما بعد از اين خواهش، شروع به پاسخ سوالتان به صورت کلي مي کنيم:
کيفيت خلق و خو ها:
هر خصوصيتي در انسان قابل تغيير است اين طور نيست که گمان کنيم بعضي از ويژگيها ذاتي مي باشد و قابل تغيير نيست ، فقط وقتي اين صفت آرام آرام در فرد خيس خورده و جا باز مي کند کار بدانجا مي رسد که اين صفت ورم کرده و اراده ما را له مي کند در اينجاست که فرد خود را ناتوان از مبارزه با آن دانسته و شکست را حقّ خود مي داند.
بله، هر مقدار که دير به سراغ تغيير اخلاق هاي بد برويم اين صفات در ما لانه کرده و وجود ما را عضب مي کند و اصلاً ادعاي مالکيت مي کند و ما را از خانه خوبي ها بيرون مي کند .
خدا را شکر که شما جوانيد و اين صفات در شما خيلي رسوب نکرده است
خدا را شکر اراده شما فولادين است و اين صفت به مانند آهن. شما راحت مي توانيد اين آهن را گرم کرده و با چکش پولادين همت خود بر سر او کوفته و او را به صورت دلخواه خود در آوريد. پيشاپيش عرق شما را پاک کرده و خسته نباشيد مي گوييم.
راهکار هاي عملي:
حال به بيان چند راهکار عملي مي پرداريم:
اول:مهمانداري نکن
صفات بد در خانه وجود شما گاهگاهي مهمان مي شوند اما شما نبايد مهمانداري کنيد که اگر ميزبان خوبي براي او باشيد در خانه وجود شما جاگير مي شود پس از همين امروز ديگر او را تحويل نگيريد.
دوم:تقصير شما نيست تقصير خودش است که زمان مي خواهد
اگر بخواهيم خصوصيتي را که با آن خو گرفته ايم از وجود خود خارج کنيم يک دفعه نمي شود و نياز به تلاش مدام دارد پس از همين اول ظرفيت خود را بالا ببريد تا دچار بي حوصلگي نشويد. از ابتدا بدانيد که اين کار زمان نياز دارد و انتظار نداشته باشيد يک دفعه تغيير پيدا کنيد خصوصاً صفاتي مانند زود عصباني شدن.
سوم:بر عکس عمل کن
براي مقابله با هر صفت بد بايد بر عکس آن عمل کرد مثلاً اگر بخيل است بايد رو به بخشش آورد و اگر عصباني است رو به خوش برخوردي بياورد و مانند ان.
چهارم: تقليد کن تا حقيقي شود
شايد سوال شود که نمي توانيم حقيقتا اين کارها را انجام دهيم ، نمي توانيم واقعاً عصباني نشوم نمي توانم ....
اشکال ندارد در ابتدا اداي آنرا در بياوريد تا آرام آرام اين حالت به يک صفت واقعي تبديل شود در روايتي از امير مومنان علي عليه السلام داريم که فرمودند:
إِنْ لَمْ تَکُنْ حَلِيماً فَتَحَلَّمْ فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ إِلَّا أَوْشَکَ أَنْ يَصِيرَ مِنْهُمْ (تصنيف غرر الحکم ص286 )
اگر صبور نيستي خود را به صبوري بزن همانا اگر انسان خود را شبيه به گروهي کند غالباً مانند آنها مي شود .
بله اين يک قاعده کلي براي تربيت است که حضرت مي فرمايد. مثلاً نمي تواني از ته قلب خود نسبت به زخم زبانهاي افراد صبر بورزي ولي مي تواني اگر زخم زبان شنيدي مانند انسان هاي صبور جواب طرف مقابل را ندهي ، پس اين کار را ادامه بده تا آرام آرام واقعاً صبور شوي.
پنجم:تمرينش بده تا پهلوان شود .
مي دانيم که هر عمل نياز به اراده دارد و اعمال سختر تر اراده قوي تر را به سوي خود مي خواند اما چه کنيم تا راده ما قوي شود و بتوانيم به کارهاي سخت تر دست بزنيم؟
مدل اراده انسان اين طور است که هر مقدار از آن استفاده کني قوي مي شود و هر مقدار از آن استفاده نکنيد ضعيف مي شود, درست مانند وزنه بردار که در ابتدا نمي تواند 250 کيلو را بلند کند اما از 10 کيلو شروع مي کنم تا بر اثر تمرين قوت پيدا مي کند.
از بهر فرا گرفتن هر کاري تمرين زياد بهترين استاد است.
در ابتدا شايد نتوانيم هميشه خوش برخورد باشيم اما در هر جا که مي توانيم اين خوش برخوردي را به کار بگيريم تا آرام آرام سرمايه ما افزايش يابد .
ششم:که ورد نيمه شبي دفع صد بلا بکند
دعا و تضرع و آه و ناله به درگاه خداوند متعال مي تواند کمک کار خوبي براي اين تغيير مي باشد پس از آن غافل نشويد. در اصل خداي بزرگ است که بايد ما را از صفات جمال خويش بهره رساند و در ما با اخلاق الهي خويش تجلي کند تا مظهر و آينه دار او باشيم.