توتم و تابو
توتم و تابو - قسمت 1 مقدمه
در این مقاله ابتدا تعریفی البته مختصر از توتم و تابو كرده و سپس به بررسی اهمیت آن در بهداشت روانی میپردازیم. در آغاز انسانها در گروهها یا گله های كوچك میزیستهاند كه هر یك از این گلهها از تعدادی ماده و یك نر قدرتمند یا رییس تشكیل می یافت كه مانع آمیزش جنسی دیگر نرها با مادهها می شد و آنها را از گله میراند.
یك روز برادران رانده شده گرد هم آمدند و پدر خویش را كشتند و خوردند و با این كار گله پدری را از میان برداشتند. آنان در اتحاد با هم موفق به انجام كاری شدند كه برای هر یك به تنهایی ناممكن بود. بی شك آن پدر اولیه خشن، برای یكایك این جمع برادران سرمشقی بوده است كه هم از آن میترسیده و هم بر آن رشك میبردند و آنان با خوردن او توانسته اند خود را با او همسان سازند و هر یك بخشی از قدرت وی را به دست آورد.
توتم خواری كه شاید نخستین ضیافت بشر باشد تكرار و بزرگداشت همین رفتار فراموش ناشدنی و جنایت بار است كه سرآغاز بسیاری چیزها – مانند سازمان های اجتماعی، قیود اخلاقی و ... بوده است.
این برادران نسبت به پدر خود احساسی دو پهلو داشتند : هم به او عشق می ورزیدند و هم از وی هراس داشتند. پس از كشتن و خوردن پدر و درآمیختن با زنان وی، برادران دچار پشیمانی گشتند، از این رو با ممنوع ساختن كشتن حیوان توتم كه جانشین پدرشان كرده بودند، از كرده خویش ابراز پشیمانی كردند. ریشه توتم باوری و دو تابوی محوری آن به همین جا باز میگردد. طبق نظر فروید این دو تابو مبداً اخلاق بشری هستند وبا تمایلات سركوب شده ویژه عقده ادیپ انطباق دارند.
توتم چیست ؟
توتم از نظر لغوی به معنای یك حیوان خوردنی بیآزار (گوزن شمالی در میان سرخپوستان آمریكای شمالی)، یا جانوری خطرناك و مخوف (اژدها در چین و ژاپن ) است كه با مجموع افراد گروه رابطهای مخصوص دارد و به ندرت رستنی و یا یكی از نیروهای طبیعی (باران، آب) توتم قرار میگیرد. توتم دردرجه اول نیاز گروه است و در درجه دوم یك روح نگهبان و نیكوكار است كه بوسیله ندای غیبی پیام میفرستد در حالیكه برای دیگران خطرناك است، فرزندان خود را میشناسد و آسیبی نمیرساند. كسانی كه دارای توتم مشترك هستند ملزم به رعایت تكلیف مقدسی هستند كه سرپیچی از آنها بخودی خود موجب كیفر است. آنها باید از كشتن توتم یا صدمه زدن به آن یا هر نوع استفاده دیگری خودداری كنند. هر چند گاه یك بار جشن هایی برپا می شود. پیوندی كه بوسیله توتم ایجاد میشود استوارتر از پیوند خونی یا خانوادگی است. افرادی كه دارای یك توتم مشترك هستند، دارای تابوها و نوآهای مشترك نیز هستند كه از جمله آنها می توان مسائلی مثل طریقه روابط محارم با یكدیگر، ازدواج، نوع و آداب غذا خوردن، آداب كشتن، آداب جنگیدن، آداب تدفین و ... را نام برد.
در بعضی از اقوام توتم طی یك مراسم كشته می شود و همه باید در این مراسم شركت كنند. مراسم قربانی و شركت در این مراسم ، برخاسته از این اصل است كه « خون توتم حیات است.» در واقع، به اعتقاد او، توتم زمانی قادر است موجب اتحاد مقدس گردد كه خونش ریخته شود و طی مراسمی شركت كنندگان به خوردن گوشت او بپردازند تا خصوصیات ماورای طبیعی حیوان را جذب نموده ، ویژگی های منفی او را دفع نمایند.
توتمیسم:
مبانی عمده آئین توتمیسم بر سه اصل استوار است : 1- توتم 2- مانا 3- تابو ، قبل از توضیح باید عبارت كلان Clan نیز تعریف گردد. در آئین توتمی، كلان بعنوان سادهترین جامعهایست كه از اجتماع بزرگتری زائیده نشده است (مستقل) و ارتباط میان اعضای كلان مبتنی بر همخونی نیست بلكه صرفا داشتن یك توتم مشترك است پس كلان یك جامعه دینی خانوادگی و سیاسی میباشد. 1- توتم : این لفظ بنوعی از موجودات و اشیاء ، مخصوصا حیواناتی كه اعضاء كلان، آنرا مقدس شمرده و یا جد خود میپندارند اطلاق میگردد. این موجودات مقدس غالباً عبارتند از : گاومیش، عقاب، طوطی، كانگورو، شاهین، تمساح و ... در مورد نباتات مثل : بوته چای و غیره عضوهای كلان معمولاً مجسمه توتم خود را بر سر خانه خود و در میادین نصب كرده و گاهی بر بدن خود خالكوبی میكنند آنها همچنین شكل خود را مثل توتم مورد نر میكنند. در آئین توتمی هر یك از قوای طبیعت بر توتمی خاص منسوب میشود. در یكی از قبایل استرالیا آفتاب را در قالب مرغی بنام كاكائوئس سفید تصور میكردند و ماه را بنام كاكائوئس سیاه میخواندند. 2- مانا : منظور از این لفظ یك نیروی غیرعینی می باشد كه در همه جا پراكنده و منتشر است و بین همه موجودات مشترك است. مانا در شیئی معین مستقر نیست بلكه در هر شیئی ممكن است ظهور كند.
منشاء تقدس توتم
به اعتقاد دوركیم، توتم به این دلیل مقدس است كه نماد گروه و جامعه است. توتم نماینده ارزش هایی است كه برای گروه یا اجتماعی اهمیت اساسی دارد. حرمت و تكریمی كه از توتم به عمل میآید در واقع، ناشی از احترام و تكریمی است كه افراد گروه برای جامعه قایل هستند. به عبارت دیگر اشیای لاهوتی، گیاهان، حیوانات و افرادی دیگری كه به لحاظ پیوند با اشیای لاهوتی تقدس یافتهاند، همه به دلیل بهرهمندی از عنصر مقدس «كلان» است، حتی نیروی بی نام و نامشخصی كه توتم برآن دلالت دارد از خود اجتماع گرفته شده است.
تابو چیست؟
در هر جامعه با توجه به قومیت ، آداب و رسوم و فرهنگ و مذهب یكسری محرمات وجود دارد كه تابو آن جامعه است. تخطی از این تابوها مستوجب كیفر است كه این كیفر خود به خود و هم توسط جامعه صورت میگیرد. این عقوبتها بخاطر خطری است كه توتم جامعه را تهدید یا بردوش آن سنگینی میكند.
واژه تابو از زبان تونگا كه یكی از زبان های پلی نزی است وام گرفته شده است. معنای تابو حرام شده و محترم و مختص میباشد و مفهوم دیگر آن اضطراب انگیز، خطرناك، ممنوع و پلید است كه مخالف تابو «نوآ» نام دارد و به معنی در دسترس همگان میباشد. با كلمه تابو نوعی تهدید و منع همراه است و اساساً در منعها و قیود تجلی میكند.
در بعضی موارد محرمات تابویی ظاهرا بر هیچ دلیلی مبتنی نیستند و منشا آنها مجهول است در حالیكه كسانیكه زیر سیطره آن بسر میبرند طبیعی جلوه میكنند. از موارد ابتدائی آن را میتوان كنترل نگاه به جنس مخالف و در بعضی موارد خودداری از بعضی امور در روابط با جنس مخالف غیر از محارم است كه همگی طبیعی و گاهی ارزش تلقی میشوند. (غیرت، شرم، تعصب و ... البته بصورت افراطی)
تابو انواع مختلفی دارد كه به طور كلی به دو دسته مستقیم و غیرمستقیم تقسیم میشوند. تابو های مستقیم منعیاتی هستند كه مستقیماً توتم را تهدید میكنند مثل كشتن حیوان ماكولی كه توتم است(مثل گوزن شمالی در میان سرخپوستهای آپاچی در آمریكای شمالی) و تابوهای غیرمستقیم اعمالی است كه به واسطه انجام آن به طور غیرمستقیم توتم تهدید میشود. هدفهای تابو مربوط به قلمروهای مختلف است مانند پیشگیری از آشفتگیهایی كه ممكن است درجریان انجام گرفتن برخی وقایع مهم زندگی از قبیل تولد، تعلیم و تربیت، ازدواج، اعمال جنسی، حفظ دارائی، ابزار و ... پیش آید.
اگر ما برطبق مفهوم كلی كلمه، تابو را عبارت از هر نوع منعی بدانیم كه بوسیله آداب و رسوم تحمیل و یا در قوانین مقرر گردیده و به موجب آن دست زدن به یك شی یا تصاحب آن یا بكار بردن پارهای از كلمات ممنوع، تحریم و نهی شده است می توان گفت كه هیچ قوم و درجه ای از فرهنگ را نمی توان یافت كه در آن نتایج مضر ناشی از تابو وجود نداشته باشد. چیزی كه جالب است این مطلب است كه هر فردی تابو را زیر پا بگذارد خود تابو خواهد شد مثلا هر فردی كه در قبیله آپاچی گوزن شمالی را بكشد خود تابو می شود یعنی نزدیك شدن به وی و برقراری ارتباط با وی قطع و منع می شود.
منشاء واقعی تابو همانست كه ابتدائی ترین و بادوام ترین غرایز انسانی (آب، غذا، غریزه جنسی و ... ) از آن سرچشمه گرفته است. در حقیقت تابو وسیله ای برای دور ماندن از اضطراب و استرس است. فروید اعتقاد دارد كه در آغاز، تابوها از طریق پدر و مادر و مراجع اجتماعی منتقل شده اند ولی این امكان وجود دارد كه در نسل های بعد به عنوان یك استعداد روانی موروثی، شكلی «سازمان یافته» پیدا كنند.
__________________
سوال نکن تا به تو دروغ نگویند
|