
04-27-2010
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
باشد ...!
ديگر از من
حرفی از اندوهِ آدمی نخواهی شنيد،
میروم کنج خاموشِ همين خانه مینشينم
و فقط از پشت پرده به دريا نگاه میکنم،
ببينم شما چه خوابی از چراغ و ستاره
برای شب غمگينِ آسمان ديدهايد!
من اين روزها
فقط به ترسخوردگانِ تشنه میانديشم
و گاهی به عمد
میگذارم تا آب بيايد و از سَرِ گريه بگذرد.
شما چرا نمیگذاريد حتی به خاطر يکی پروانه
پسينترين عطرِ بابونه و اَبايی را به ياد آورم!؟
اما من میمانم،
تا وقت صحبت نور
تا همين وقت هوا
تا وقت حوصله ...!
شما چطور؟!
شما سرچشمههای دور دريا را نديدهايد
ورنه به اين سادگی
از دوبارهخوانیِ اين خوابها خسته نمیشديد!
شما نمیدانيد
ما بیچراغ و ستاره چه میکشيم!
صحبتهاتان البته آشنای آدميان است
اما آوازهای آسودهی شما
هيچ دل و دستی را
به رويای نان و نمازِ علاقه دعوت نمیکند.
باشد،
ديگر از من
حرفی از اندوهِ آدمی نخواهيد شنيد!
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|