چه غميگنه چه غمگينه روزا رو بي تو سَر کردن
به فکر ديدن رويت شب غم رو سَحر کردن
ميون اين شب تاريک نداره روشني چشمام
که بد جوري تو رو مي خوام
بازم روياي شيرينت شده مهمونيه شبهام
يه حسه خوبه ناخونده شده مهمون لبخندام
شدي عشق من و قلبم به آتيش مي کشي هردم
منم ديوونه ي حرفات پُر دردم پُر دردم
چقدر سخته تک و تنها اسير غصه ها بودن
براي ديدن چشمات همه دنيارو پيمودن
|