معشوق با عاشق گفت..
معشوق با عاشق گفت:
بیا تو من شو، اگر من تو شوم، آنگه معشوق در باید و در عاشق بیفزاید
و نیاز عاشق و دربایست زیادت شود و چون تو من گردی در معشوق افزاید..
همه معشوق بوَد، عاشق نه...
همه ناز بَود نیاز نه....
همه یافت بود، دربایست نه...
هم توانگری بوَد و چاره درویشی و بیچارگی نه.....

ار می ندهد ز وصل هجرت بارم
با خاک سر کوی تو کاری دارم
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
ویرایش توسط ساقي : 04-28-2010 در ساعت 10:00 PM
|