نمایش پست تنها
  #2  
قدیمی 04-30-2010
forrest آواتار ها
forrest forrest آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Mar 2010
محل سکونت: کرج
نوشته ها: 353
سپاسها: : 35

47 سپاس در 28 نوشته ایشان در یکماه اخیر
forrest به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

سلین خدای زبان آرگو



سلین، لویی فردینان(Celine Luis Ferdinand)لویی فردینان دوشس ملقب به سلین نویسنده و پزشک فرانسوی در 27 می 1849 در محله‌ای در پاریس متولد شد. پدرش کارمند ساده بیمه و مادرش فروشنده توری و دانتل بود و نقص عضو داشت. انتخاب این نام مستعار حاصل تشویش و پارانویا، و همچنین نشانه ستایش او از مادربزرگش بود که بسیار دوستش می‌داشت؛ زن باصلابتی که الگوی او برای ترسیم بسیاری پیرزن‌های دوست‌داشتنی اما بداخلاق در کتاب‌هایش شد. او در حومه کوربه ووا پاریس به دنیا آمد و درمغازه دانتل‌فروشی مادرش در پاساژ شوآزول نزدیکپاله روایای که جای ملال‌انگیزی بود بزرگ شد.
سلین درسال 1914 در سوارهنظام ثبتنام کرد. طی زمان جنگ بارها مجروح شد و سردردهای مداوم از یادگارهای همیشگی‌اش از جنگ، تا آخر عمر همراهش بود: «همانند ترومبونها هستند که با ارکستری کامل مینوازند.» طوریکه در یکی از رمانهایش به نام شمال مینویسد: «به صداهایی که در گوشم مینوازند گوش میکنم
در سال 1916، شغلی را در یک شرکت بازرگانی در آفریقا پذیرفت و در همان‌جا بود که دچار مالاریا و اسهال مزمن شد؛ بیماری‌هایی که در بقیه عمر از آن‌ها خلاصی نداشت.
در سال 1917 به پاریس بازگشت و در امتحان مرحله دوم دیپلم متوسطه شرکت کرد و این زمانی بود که برای آنری دوگرافینی (نام مستعار رائول مارکی) کار می‌کرد؛ کسی که الگوی اصلی شخصیت کورسیال دپریوس، دلقک تراژیک کتاب "مرگ قسطی" بوده است.
سلین در شهررن پزشکی می‌خواند و با ادیت فولهازدواج کرد که دختر مدیر دانشکده پزشکی بود (1919). او از اولین ازدواج خود صاحب دختریبه نام کولت شد (1920) و سرانجام به درجه دکتری رسید (1924). حرفهادبی سلین به طور غیرمستقیم در سال 1924 با انتشار پایان‌نامه دکتریش، با عنوان "زندگی و آثار فیلیپ اینیاس زملوایس" آغاز شد. دکتر زملوایس پیشتاز گمنام پیشگیری از بیماری عفونت و تب زایمان از طریقشیوه‌های مامایی استریل بود.
در جنگ جهانی دوم به عنوان یک پزشک داوطلب مدتی در جنگ بود. اواسط جنگ به خاطر مقالاتش درمورد یهودیان او را ضد یهود و فاشیست میخواندند (که در آن زمان آندره ژید در دفاع از او گفت: هدف سلین مسخره کردن نژادپرستیست). به این خاطر در آن زمان به برلین مهاجرت کرد و با این کار خود از طرف دولت فرانسه به خیانتکاری محکوم شد. در برلین به خاطر اهانت به هیتلر دستگیر شد و به جزیرهای در دریای بالتیک تبعید شد. در سال 1951 طی اتفاقاتی از اتهامات خویش تبرئه شد و به فرانسه بازگشت.
اندیشه‌های سیاسی او از زمان سفرش به شوروی برای اجرای بالههایش در تئاتر مارینسکی لنینگراد، شکل گرفت که مخالفت خود را با حزب کومونیست در کتاب "مئالکوپا" (1937) رسماً اعلام کرد.
قبل از آن در سال 1932 با انتشار اولین رمان خود با نام "سفر به انتهای شب" در میان ادبیات جهان جایی برای خویش باز کرده بود. این داستان، زندگی نویسنده را از سال 1913 تا 1932 فرا می‌گیرد که در آن اتفاقاتی که در این سال‌ها، در زمان بین جنگ‌های جهانی اول و دوم برای وی رخ داده را از زبان "فردینان باردومو" جوان تقریبا 20 ساله نقل می‌کند. به گمان سلین، نوشتن وسیله خوبی بود که یک پزشک تنگدست اما دارای استعداد نویسندگی می‌توانست با آن درآمدی اضافی کسب کند، و همچنین کارکردی ضروری داشت که از طریقشمی‌توانست ذخیره خشمی را که در او نهفته بود، تخلیه کند. او تفکرات ضد جنگش را در اکثر آثارش به نگارش درآورده است. به‌غیر از "مصاحبه‌ی خیالی با پروفسور وی" (1955) در تمام داستان‌هایش شخصیت اول داستان، نام و قسمتی از زندگی او را یدک می‌کشد. او در کارهایش از زبان‌های محلی و ساده استفاده می‌کرد و در بیش‌تر نوشته‌هایش از جنگ، استعمار و زندگی کابوس‌وار شهری انتقاد می‌کند.
در رمان دومش "مرگ قسطی" (1936) به بیانی هر چند اغراق‌آمیز به شرح دوران کودکی‌اش در آن پاساژ که با گاز روشن می‌شد، به اولین سال‌های تحصیلش، به شروعآموزش بازرگانی، به اقامتش در یک مدرسه شبانه‌روزی در انگلیس و سرانجام بهخدمتش در سواره‌نظام می‌پردازد.
سلین دههی پایانی عمرش را در منطقهای در اطراف پاریس سپری کرد. در آن زمان انتشارات گالیمار ابتدا با چاپ کتابهای او مخالفت میکرد. اما سرانجام چاپ کتابهای "داستانهای پریان برای زمانهای دیگر" (1954_1952) و "قلعه به قلعه" (1957) توسط این ناشر، سلین و آثارش را برای ادبیات فرانسه و جهان یادآوری کرد.
سلین در اول جولای 1961درگذشت.
از کارهای دیگر او میتوان به آثاری چون "دستهی خیمهشببازی"، " داستان‌های پریان"، "جنگ" (1952)، "کوشک به کوشک" (1957) و "شمال" (1960) اشاره کرد.
سلین همه عمر، پزشک فقرا باقی ماند. چهره اینپزشک خیر و باوجدان (هر چند کج خلق) که حیوانات و کودکان را دوست می‌داشتو با بیماران تنگ‌دستش با مهربانی رفتار می‌کرد، تضاد آشکاری با نویسندهآدم‌گریزی دارد که صفحات کتاب‌های قطور و ادعانامه‌های سیاسی‌اش پر از زهرو نیش است. با این همه در همین کتاب‌ها نگرانی عمیقی برای بشریت نهفته است.
در کتاب‌های سلین خشونت و تندزبانی نمود لفظی ترس وسواس‌آمیز او از خشونت و همچنین جاذبه‌ای است که انهدام برای او دارد. همان‌طور که در مصاحبه‌ای گفته است: در کتاب‌های او به نوعی به وجدان خواننده تجاوز می‌شود. این شاید یکی از نشانه‌های ویژه سبک سلینباشد که رفتارش با خواننده عمدتاً به هزل متکی است.
لویی‌ فردینان‌ سلین‌ شاید تلخ‌ترین‌ نویسنده‌ی‌ فرانسه‌ باشد و جزو تلخ‌ترین‌ها، در دنیا.از جمله‌ عقاید زبانی‌ او این‌هاست‌: «... من‌ همان‌طوری‌می‌نویسم‌ که‌ حرف‌ می‌زنم‌، بدون‌ هیچ‌ شگرد و ادا و اصولی‌ ... همه‌ی‌تقلایی‌ که‌ می‌کنم‌ برای‌ این‌ است‌ که‌ به‌ همان‌ زبانی‌ بنویسیم‌ که‌با آن‌ حرف‌ می‌زنم‌... به‌ نظر من‌ این‌ تنها شیوه‌ی‌ بیان‌ حس‌ و عاطفه‌است‌.» و شیوه‌ی‌ بیان‌ او: «من‌ همان‌طوری‌ می‌نویسم‌ که‌ حس‌ می‌کنم‌... ازم‌ خرده‌ می‌گیرند که‌ بد دهن‌ام‌، زبان‌ بی‌ادبانه‌ دارم‌... ازبی‌رحمی‌ و خشونت‌ دایمی‌ (کتاب‌هایم‌) انتقاد می‌کنند... چه‌ کنم‌؟ این‌دنیا ذات‌اش‌ را عوض‌ کند، من‌ هم‌ سبک‌ام‌ را عوض‌ می کنم.»
سلین در ادبیات ایران چندان مشهور نیست و ظاهراً اولین بار که در مطبوعاتایران حرفی از سلین به میان آمده از زبان جلال آل احمد در کتاب ارزشیابیشتابزده در سال 1343 است که در یک گفتگوی دراز در تاثیرپذیری خود از سلینو نفی تاثیرپذیری اش از کافکا چنین می گوید: «بیگانه کامو بی‌اعتناست و بهت‌زده در حالی که مدیر مدرسه من سخت با اعتنا است و کلافه... من بهترین نوعش را به شما توصیه می‌کنمبخوانید. آقای لویی فردینان سلین فرانسوی. من در مدیر مدرسه از او اثرگرفتم، او کتابی داره به اسم سفری به آخر شب، این کتاب به نظر من شاهکارادبیات فرانسه است.»
آندره ژید در مورد کارهای سلین میگوید: «این واقعاً چیزی نیست که او ترسیم میکند، بلکه فقط یک توهم است که واقعیت را برمیانگیزد
آلن رب گریه او را بزرگترین نویسندهی بین دو جنگ میداند و میگوید که تجربه‌های خویش را در سبک، مدیون نوشتههای اوست.
آنتونی برجیس وی را نویسندهای چیرهدست و صاحبِ هذیانیترین سبک قرن بیستم میداند و نویسندگان متعددی او را همپایهی بزرگانی چون جویس، پروست، فالکنر و کافکا میدانند.
__________________
سوال نکن تا به تو دروغ نگویند
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید