
05-01-2010
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
«از روح سنگ»
هی های
هوا غبار گرفته
باد خسته میوزد
صدای آواز مرا بشنويد
هی های
سينهام را شکافته-
دلام را پارهپاره میکنم
بياييد ببريد
هی های
آن نازنين ديگر نگاه نمیکند
هوا غبار گرفته
آبی آبی نيست
دست ميان دست نمیماند
هيچ چشمی مردمکاش نوشته ندارد
چيزی خوانده نمیشود
جز روح سنگ شدهی سنگ
صاف و بیرنگ.
سنگ گفتمت سنگ
نه مرمر چشم
فقط سنگ
روح سنگ
دل سنگ
کلام کسی که
اندوه ناگفتهی عشق را
در ذهن زمان نوشت و خواند-
تا قرنها بعد
کسی دوباره
با روح سنگشدهیخاکگرفتهاش بخواند.
هوا غبار گرفته
باد خسته میوزد
بايد رفت
هی های
آواز مرا بشنويد
سينهام شکافته
پاره دلام را ببينيد
آن نازنين ديگر حرفی نمیگوید
اسماعیل یوردشاهیان اورمیا
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|