نمایش پست تنها
  #317  
قدیمی 05-01-2010
صدای سکوت آواتار ها
صدای سکوت صدای سکوت آنلاین نیست.
کاربر علاقمند
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 140
سپاسها: : 0

8 سپاس در 8 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

دل من یه قفله اما دست تو مثل کلیده
می خوام از تو بنویسم کاغذام همش سفیده

یه سوال عاشقونه بگه هر کسی میدونه
اونکه دادم دل و دستش چرا دل به من نمی ده

چه قدر دعا کنم من خدارو صدا کنم من
دست من به اسمونم نیمه شب دم سپیده

گفتم از عشق تو میخوام سر بذارم به بیابون
گفت توعاقلتر از اینی این کارا از تو بعیده

التماس کردم که یکشب لااقل بیا تو خوابم
گفت که هذیون و تموم کن انگاری تبت شدیده

گفتم آرزودارم تو مال من بشی یه روزی
گفت تو این دنیای بی رحم کی به آرزوش رسیده

اونی رو که دوست نداری دنبالت می یاد تا آخر
اونی که دنبالشی تو چرا دائم ناپدیده

تو از اون روزی که رفتی دل من دیوونه تر شد
رنگ من که هیچی زیبا رنگ آسمون پریده

سرنوشت گریه نداره خودت این و گفتی اما
تو دل من نمی دونم چرا باز یه کم امیده

تو من و گذاشتی رفتی اما میخوام بنویسم
چه قدر واسم عزیزه اونکه از من دل بریده


تقدیم به همه عاشق ها از طرف مریم پاییزی
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید