
05-02-2010
|
 |
کاربر فعال  
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9
155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
وقتي 5 ساله بودي، گفتم دوستت دارم... تو از من پرسيدي "يعني چه؟"
وقتي 15 ساله بودي، گفتم دوستت دارم... تو سرخ شدي... به پايين نگاه کردي و لبخند زدي...
وقتي 20 ساله بودي، گفتم دوستت دارم... سرت را روي شانه هايم گذاشتي و دستانم را گرفتي... ميترسيدي من ناپديد شوم...
وقتي 25 ساله بودي، گفتم دوستت دارم... تو صبحانه آماده کردي و روبروي من خوردي و پيشاني مرا بوسيدي و گفتي "بهتر است عجله کني، داره دير ميشه"
وقتي 30 ساله بودي، گفتم دوستت دارم... گفتي "اگر واقعا عاشق من هستي، لطفا بعد از کار زود به خانه برگرد"
وقتي 40 ساله بودي، گفتم دوستت دارم... همانطور که ميز غذاخوري را تميز ميکردي گفتي "باشه عزيزم اما الان وقت کمک کردنت به بچه مان با نظر خودش است"
وقتي 50 ساله بودي، گفتم دوستت دارم... تو صورتت را در هم کشيدي و به من خنديدي...
وقتي 60 ساله بودي، گفتم دوستت دارم... تو به من لبخند زدي...
وقتي *0 ساله بودي، گفتم دوستت دارم... با گيلاسهاي پرمان روي صندلي گهواره اي نشستيم... من نامه هاي عاشقانه تو را که 50 سال پيش براي من فرستادي ميخوانم...
با دستهاي در دست هم...
وقتي 80 ساله بودي، گفتي دوستم داري...
من به جز گريه چيزي نگفتم...
آن روز بايد شادترين روز زندگي من باشد! چون تو به من گفتي که دوستم داري...!!!
لطفاً از کساني که دوستشان داريد قدرداني کنيد... حالا که اين شانس را داريد به آنها بگوييد که دوستشان داريد...
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|