این نوشته یک کمی فمینیستی و افراطی بود
ببینید این که زنها حق و حقوق برابری باید داشته باشند با مردها خیلی مهم هست نباید کسی هم منکر آن بشود ولی (زنها زن متولد میشوند و مردها مرد )) و این یک حقیقت غیر قابل انکار هست !
حالا بیایم سفسطه کنیم مشکلی حل نمیشه
اگر فمینیستها بپذیرند که زنها وظیفه ای به نام مادری دارند شاید بتوان با آنها کنار آمد
بحث این هست که این خانه از پایه ویرانه هست ! بنا بر افراط هست
هیچ روشنفکری را نمیتوانی پیدا کنید که افکارش متاثر از زندگی شخصی اش نباشد و حالا این آقا هم مستثناء نیست با توجه به این که در نوشته هایش به ندرت میتوان نام پدر او را دید و وابستگی شدید او را به مادر متوجه شد مخصوصاً این که پدرش یک نظامی هم بود ، از جنگ متنفر بود از بروکراسی اداری متنفر بود و همه این عوامل بد را در مرد بودن دید سپس عقاید شخصی خود را تبدیل به نظریه کرد یک عده هم پیدا شدند سوت و کف زدند !در هر صورت
این یک روایت احساسی و شاعر گونه از حقیقت هست
هر چند هر نظریه ای در جای خودش ،جای بحث دارد اما این .......................
ویرایش توسط bigbang : 05-07-2010 در ساعت 02:01 AM
|