
05-09-2010
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: Tehran
نوشته ها: 4,838
سپاسها: : 1,717
2,520 سپاس در 663 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
مصاحبه با دیوید گیلمور ، قسمت آخر
الان در باره کارهای اولیه ات مانند Atom Heart Motherو Ummagumma چه نظری داری؟
به نظرم هردو وحشتناک هستند. حالا اجرای زنده Ummagumma بد نبود اما متاسفانه ضبط خوبی ندارد.
آلبوم Dark Side of the Moon چطور؟ آیا اینکه بعد از 15 سال این آلبوم هنوز در فهرست پر فروشها قرار دارد یک رویای تحقق یافته است یا یک کابوس؟
چه فرقی میکند؟ در واقع هر دوی انهاست. اینکه دیگران برایت کار کنند و اینکه بتوانیم تعداد زیادی صفحه بفروشی خیلی خوب است، اما اینکه از ترس ناراحت شدن طرفدارانت، هیچ چیز تازه ای را تنوانی امتحان کنی، اصلا خوب نیست.
چرا راجر واترز گروه را ترک کرد؟
او در راس گروه بود. راجر یک ترانه سرای بزرگ است اما در مقام موزیسین، آنقدرها بزرگ نیست. فکر میکنم من موزیسین بهتری هستم و آهنگهای بهتری مینویسم. اما راجر یک دفعه باورش شد که موزیسین بهتر هم خودش است.
و میخواست تو و بقیه همچنان برایش کار کنید؟
در اصل از او اطاعت کنیم.
نیک میسون گفته است که در آن دوره فقط دو راه داشتید- سکوت کامل یا جنگ – تو چه کار میکردی؟ پیش روانکاو می رفتی؟
گاهی در تمام راه بازگشت از استودیو، با وجود اینکه در اتوموبیل تنها بودم، عربده میکشیدم وبدو بیراه میگفتم. تقصیر راجر بود. او موسیقی مرا نمیخواست، ایده های مرا نمی خواست و به همین دلیل من گفتم بسیار خوب،اگر ایده های من به حساب نمی آیند لطفا اسم مرا از روی جلد آلبوم پاک کنید،اما در هر صورت من پولم را میخواهم.
و او تو را به داشتن زندگی تجملی متهم کرد؟
مگر خودش نبود که یک خانه زیبا و مجلل در حومه شهر داشت و The Wall را هم آنجا نوشت؟ خانه اش با مرغوب ترین زمینی که در منطقه پیدا میشد محصور شده بود. اما مساله این است که میخواست نقش هنرمند زجرکشیده را بازی کند. آخر آدم میتواند چنین کسی را درک کند؟
در آن زمان پینک فلوید یک گروه موسیقی بود یا یک عده آدمهای روانی که با هم در یک اتاق حبس شده بودند؟
آنجا فقط یک آدم روانی وجود داشت و سه آدم دیگر طبیعی بودند.
چرا بعد از مشاجره بزرگی که داشتید باز هم ادامه دادید؟ میخواستید ثابت کنید بدون او مشکلی ندارید؟
این یکی از دلایل مسلم اش است. راجر میخواست مرگ پینک فلوید را اعلام کند. اما این منصفانه نبود که به دلیل دلزدگی یک نفر، من کارم را تمام شده اعلام کنم؟ ببخشید ولی من نه آنروز و نه حالا چنین دیدگاهی ندارم. منظورم این است که این کار من است. از 23 سالگی تا امروز بخش بزرگی از زندگیم را با آن گذرانده ام.
آیا چیزی مثل دوستی در گروه فعلی وجود دارد؟
وقتی 40 ساله باشی، یک گروه موسیقی چیزی کاملا متفاوت است. به عنوان یک تین ایجر آدم نه خانه دارد نه خانواده نه جایی که به آن تعلق داشته باشد حتا گاهی صحنه ای برای اجرا هم ندارد. این روزها ما بهتر با هم کنار می آییم، مثل شرکای تجاری که مدت طولانی با هم کار کرده اند.
تو خودت کلکسیونی از 6 هواپیما داری، میسون اتوموبیل اسپورت جمع میکند و رایت چند قایق تفریحی دارد. اما تو هنوز ادعا میکنی بخشی از تشکیلات نیستی؟
در واقع ، بخشی از تشکیلات نیستم.
تو اینجا در یک کلوب خصوصی لندن نشسته ای، کاپوچینو مینوشی و میگویی بخشی از تشکیلات نیستی؟ اینکه تجمل مطلق است!
دقیقا همینطور است.
مصاحبه کننده : آقای گیلمور،از این مصاحبه متشکرم.
__________________
and the roads becomes my bride
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|