نمایش پست تنها
  #156  
قدیمی 05-20-2010
Omid7 آواتار ها
Omid7 Omid7 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14

95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

دوباره شب شد و با من
حديث بيداري
گذشته بود شب از نيمه من ز هشياري
و پلكهاي تو اين حاجبان سحر مبين
چو پرده هاي حريري برآفتاب افتاد
در آن شب تاري
نسيم از سر زلف تو
بوي گل آورد
شب از طراوت گيسوي تو نوازش يافت
به وجد آمدم از آن طراوت و خواندم
به چشمهاي سياهت كه راحت جانند
به آن دو جام بلور
آن شراب بي مانند
به آن دو اختر روشن
دو آفتاب پر از مهر
به آن دو مايه اميد
به آن دو شعر شرر خيز
آن دو مرواريد
مرا ز خويش مران
با خود آشنايي ده
مرا از اين غم بيگانگي رهايي ده
بيا بيا و باز مرا قدرت خدايي ده
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم‌‌‌٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...

======================================

مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید