دردم را به كه گويم ؟
خواستم با نسيم بگويم ،سر گرم چمن بود .
خواستم بنشينم كنار دريا ،سر صحبت را باز كنم،با ساحل غرق
...گفتگو بود
پيچك ناز مي كرد بر سپيداري كه بر تنه اش پيچيده بود و
.....................
خواستم با تو بگويم اما در خلوتت صداي غريبه اي را شنيدم .
درد خود را نگاه خواهم داشت ،شايد اين سوختن خوشتر از آن
افروختن باشد
__________________
من ندانم که کیم
من فقط میدانم
که تویی
شاه بیت غزل زندگیم...
|