آهن آباد ار هاتف
تو این ویران سرای آهن آباد ،
همه هیثیت عشق رفته بر باد
همه لب دوخته ایم هنگام فریاد
به چه دل خوش کنیم زنده بمونیم
آخه تا کی از آزادی بخونیم ؟
خدا داند که در مرز جنونیم
کوچه کوچه کوچه بن بسته
جغده با آقا گرگه همدسته
از این همه پوچی پوسیدیم
صفوف اعدام دسته دسته
روی شعر کلیک کنید.