جنگ به عنوان يك واقعيت اجتماعي ـ سياسي در موقعيت بيروني خويش واجد ساحتي دوگانه است. آنچه كه معمولا به چشم ميآيد و در ذهن مردم به عنوان جنگ شناخته ميشود همان پوسته بيروني و خود فرآيند جنگيدن است. در اين معنا جنگ يعني توپ و تانك و آتش و خمپاره. اين وجوه جنگ درواقع سويه سختافزاري و نظامي جنگ را شامل ميشود. اما جنگ يك روي ديگر هم دارد كه فلسفه و معناي جنگ تا زيباييشناسي و ايدئولوژي مبارزه را در برميگيرد. اتفاقا اين بعد از جنگ از عمق و اهميت بيشتري برخوردار بوده و رسالت و تكليف رزمنده را در جبهههاي جنگ رقم ميزند. سينماي جنگ نيز دقيقا متاثر از اين واقعيت دووجهي است كه از يكسو فرآيند بيروني جنگ را به تصوير ميكشد و از سوي ديگر ابعاد انساني، اعتقادي و عاطفي اين تجربه را روايت ميكند. در واقع فيلمسازان ما يا به ابعاد دراماتيك جنگ كه بيشتر ناظر برعمليات جنگ است توجه ميكنند يا از پوسته جنگ گذشته و ابعاد ايدئولوژيك و حتي رمانتيك آن را دستمايه كار خود قرار ميدهند. اتفاقا اين سويه ماجرا دستكم براي ما مسلمانان كه جنگ را فراتر از مناسبات زميني مينگريم و ابعاد انساني و اعتقادي جنگ داراي منزلت و ارزش والايي است جايگاه ويژهاي دارد، به گونهاي كه جنگ را يك جهاد الهي ميدانيم. اگرچه تلويزيون ما نسبت به سينما توجه كمتري به سينما داشته است، اما در يك نگاه اجمالي ميتوان اين سريالها را به 2 گروه عمده، تقسيمبندي كرد. دسته اول سريالهايي كه خود جنگ و مشخصههاي آن را محور كار خود قرار دادهاند و از ظرفيت دراماتيك آن براي بيان قصه خود بهره بردهاند. در اين مجموعهها كارگردان بيشتر بر صحنههاي اكشن و مبارزه تاكيد داشته، اما گروه دوم به مناسبات و روابط انساني در بستر جنگ پرداخته وجنگ صرفا بهانه و پس زمينه كار بوده است. سريالسازي به واسطه پررنگ بودن مسائل و دغدغههاي اخلاقي و خانوادگي بيش از سينما به اين بعد ماجرا توجه كرده است. مثلا در سريال پرطرفدار گل پامچال شاهد قصه دختري به نام ليلا هستيم كه سرنوشت و آينده او متاثر از جنگ در مسير ديگري قرار ميگيرد و بازهم تاثير جنگ بر سرنوشت فردي و اجتماعي زن ديگري به نام ليلا در سريال خاك سرخ ابراهيم حاتميكيا هستيم. اصلا خود همين حاتميكيا از جمله كارگردانهايي است كه بيش از ديگران به آدمهاي جنگ و دغدغههاي آنها ميپردازد. حتي در حلقه سبز كه سويه انتزاعي و تخيلي پررنگي داشت بازهم دغدغه اين آدمها را در لابهلاي قصه براي مخاطب تعريف ميكرد. آدمهاي جنگ به واسطه تجربه زيست ـ جهاني ويژه و معنوي در فضاي متفاوتي از مردم عادي سير ميكنند به طوري كه گاه ميان دنياي خود و جهان غالب فاصله زيادي ميبينند. همين تضاد و دوگانگي داراي ظرفيت دراماتيكي بالايي است تا فيلمساز آن را به دنياي تصوير خود برده و سروشكل نمايشي به آن بدهد. اين صورت بندي درام جنگي، وجوه گوناگوني از آدمهاي جنگ را روايت ميكرد. تلويزيون به واسطه برد عموميتر خود و مخاطبان عام ترش، مديوم مناسبتري براي پرداختن به آدمهاي جنگ و مناسبات آنها بود. مثلا علي شاهحاتمي در سريال نوروزي خوش ركاب، برخي از آدمهاي جنگ را در قالب طنز به تصوير ميكشد. هرچند تعداد سريالهايي كه جنگ را محور كار خود قرار دادهاند بسيار محدود بوده و از انگشتان دست هم كمتر است. شايد بيشترين سوژه جنگي كه مورد توجه سريالسازان قرار گرفته حصرآبادان و آزادي خرمشهر است كه مثلا در سريال خاك سرخ حاتميكيا بستر اصلي قصه قرار گرفته است. ضمن اينكه در سريال درحال پخش در چشم باد، مسيرقصه در جاده تاريخ به دوران جنگ رسيده است كه به خاطر بازنمايي تصويري مناسب بشدت نوستالژيك بوده و تداعيكننده خاطرات تلخ و شيرين اين دوران است و بويژه اينكه در اين مجموعه، فضاي شهري و اجتماعي زمان جنگ با دقت و ريزهكاري دراماتيكي به تصوير كشيده شده كه كمتر در فيلم و سريال شاهد آن بوديم. در واقع نگاه تاريخنگارانه جوزاني به اين اتفاق موجب شده تا براي نخستين بار جنگ را دريك پازل تاريخي و در امتداد وقايع ديگر تاريخ معاصر شاهد باشيم كه اين رويكرد، حين ايجاد سرگرمي براي مخاطب به او قدرت تحليل و تفسير هم ميدهد. شايد بهتر است بگوييم براي نخستين بار سويه سياسي و بعد تاريخي جنگ در يك سريال تلويزيوني به نمايش گذاشته ميشود. ما ژانر سينماي دفاع مقدس را براي آثارجنگي برگزيديم و اين البته با جهان بيني و ايدئولوژي ما درباره جنگ تناسب دارد. به واسطه عقبه اعتقادي و مذهبي جنگ در فرهنگ ما، اين تجربه بشري از لايههاي عميقتري برخوردار بوده و بسياري از مظاهر اخلاقي و انساني را در نظام معنايي خود بازتعريف ميكند؛ لذا موقعيتهاي به ظاهر ساده در اين رويكرد داراي بار دراماتيكي بوده و قابليت نمايشي بالايي دارد كه بخش بسيار كمي از آن مورد توجه قرار گرفته است. شايد تلويزيون به واسطه ارتباط بيشتر با خانوادهها بيشاز هر چيز واقعه جنگ را در نسبت با وجوه عاطفي آن به تصويركشيده است، اما جنگ تا عمق ساحتهاي فردي و اجتماعي آدمي گسترانده شده و قصههاي متعدد و متنوعي را ميتوان از دل آن بيرون كشيد و مخاطب را به دنياي پيچيده و جذاب آدمهاي جنگ دعوت كرد.
http://irupload.ir/images/6dzyzrzy0mmq77104rb.jpg ژست بي خوابي و منگي واسه من نگير دوباره! كسي كه جلوت نشسته عصبي و لت و پاره! توي پائيز مجاور، وسطاي ماه آذر، شد قرارمون كه باهم بزنيم به سيم آخر! Babak Rahnama (New Song) :: Khodaye Man