موضوع: غمنامه
نمایش پست تنها
  #447  
قدیمی 05-27-2010
T I N A آواتار ها
T I N A T I N A آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,337
سپاسها: : 0

66 سپاس در 58 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

دل مغرور
من پلنگم بربلندای غرور
سدکنم براهوان راه عبور
پنجه هایم رنگ خون واتشین
ردخون درپنجه سرخم ببین
نعره من هردلی ویران کند
هردلی از ترس من حیران کند
خشم با خون تنم گشته اجین
خشم را درنعره وغرش ببین
وقت غرش بی کس وتنهاشوم
فاتح کل جهان یکجاشوم
خال خالم هم سیاه هم سفید
چشم من زیبا ترازرنگم ندید
هم قشنگم هم قوی وهم دلیر
هرحریفی را خورم مثل پنیر
ماه را براسمان من دیده ام
سالهاست درخواب او بلعیده ام
اغبت روزی رسدپروازمن
می رسدبران رخش اواز من
می کشم پنجه به ماه اسمان
تاشودنابودرنگ وروی ان
یاغرورم می دردماه زمان
یاخودم نابودگردم درجهان




امام زمان
دلهاهمه گیردرچلیپایت
مجنون شدهاتمام لیلایت
هرسروبلندعالم دهرزشوق
تعظیم کندبران قدرعنایت
ان ماه که خودمثال هرزیباییست
لبخندزندبران رخ زیبایت
هروقت گذرکنی شماازراهی
بوسه بزندخاک زمین برپایت
گرخشک شودلبان زیبای شما
دریابشودجهان بران لبهایت
مانندچراغ نورقلبت پیداست
تعظیم کندطلوع صبح برپایت
عطرتن تو مثال عطریاس است
عطری که زده نسل بنسل زهرایت
کل لاله های این زمین می بافند
یک لباس عشق بران قدوبالایت
هرجاکه ستاره ای زندبرق زچشم
امده که روشن بکندشبهایت
اماتوخودت مثال کل نوری
فرشیست تمام اسمان برجایت
هرجاشنوم که تو گذرکرده ای
بوسه بزنم بخاک صندلهایت
انگاه که می خوردورق قرانی
بوی تودهد بنای جان هر ایت
گویندکه تو بجمکران رفته ای
صدعاشق منتظر بران چاهایت
عاشق شده تو بمثال مرغیست
گردن بنهدزبهرجان برپایت

__________________
زندگي با صدا شروع ميشه بي صدا تموم ميشه، عشق با ترس شروع ميشه با شك تموم ميشه، دوستي هر جايي ميتونه شروع بشه اما هيچ جا تموم ميشه.
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید