نمایش پست تنها
  #234  
قدیمی 05-27-2010
parisun آواتار ها
parisun parisun آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: May 2010
محل سکونت: دهدشت
نوشته ها: 43
سپاسها: : 0
در ماه گذشته یکبار از ایشان سپاسگزاری شده
parisun به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

نوشتم انتظار اما گمانم زود می آیی
همین فردا-و یا نه-لحظه موعود می آیی
من ازسمت جنون دل خسته و افسرده می آیم
تو اما خنده بر لب ،با دلی خشنود می آیی
در عمق شب گرفتارم که مثل ابر می آیی
توبرکف شمع ،بر لب نغمه داوود می آیی
سروشی گفت درگوشم اگر هفت آسمان خشکید
زمین هم صورتش از اشک ها تر بود، می آیی
اگر بر ساحت انسان بت بتخانه میرقصد
تبر بر دوش،سمت پیکر نمرود می آیی
ومیخند ند:کاین یک انتظار خشک و پوشالی ست
و بی شک این تصورمیشود مردود...می آیی
ومردی منتظر آهسته زیر سایه ها خم شد
برای خاطر مردی که جان فرسود می آیی
نوشتم فاجعه:یک انتظار سخت وطولانی
دلم تنگ است می خواهم بگویی زود می آیی
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید