اندیشه های ملانصرالدین
روزی ملانصرالدین خطایی مرتکب میشود و او را نزد پادشاه می برند تا مجازاتش را تعیین کند
. پادشاه برایش حکم مرگ صادر می کند اما مقداری رافت به خرج می دهد و به وی می گوید
اگر بتوانی ظرف سه سال به خرت سواد خواندن و نوشتن بیاموزانی از مجازاتت درمی گذرم .
ملانصرالدین هم قبول می کند و ماموران حاکم رهایش می کنند .
عده ای به ملا می گویند مرد حسابی آخر تو چگونه می توانی به یک الاغ خواندن و نوشتن یاد بدهی؟
ملانصرالدین می فرماید : انشاءالله در این سه سال یا شاه می میرد یا خرم!
....