بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد ، روز وداع یاران
------------------------------------------------------------------
بايد رها كرد ،
بايد يك طور غريبي قيد همه چيز را زد و نشست يك گوشه و حرفي نزد ...
بايد آرام بود ، خيلي آرام .
بايد به سهراب گفت برادر
چشمها را هر چقدر هم كه بشوئي
هيچ جور ديگري نمي بيني .
همه ي قصه همين است ...
چشم ها را بايد بست !