نمایش پست تنها
  #11  
قدیمی 06-04-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


«مشت‌می‌کوبم بر در،
پنجه می‌سایم بر پنجره‌ها،
من دچار ِ خفقانم، خفقان!
من به تنگ آمده‌ام از همه چیز!
بگذارید هواری بزنم:
آی...
هان، با شما هستم،
این درها را بازکنید!
من به دنبال ِ فضایی می‌گردم:
لب ِ بامی،
سر ِ کوهی،
دل ِ صحرایی
که در آن جا نفسی تازه‌کنم...
می‌خواهم فریاد ِ بلندی بکشم
که صدایم به شما هم برسد.
من هوارم را سرخواهم‌داد.
چاره‌ی ِ درد ِ مرا باید این داد کند.
از شما "خفته‌ی ِ چند"،
چه کسی می‌آید با من فریادکند؟
***
مشت‌می‌کوبم بر در،
پنجه می‌سایم بر پنجره‌ها،
من دچار ِ خفقانم، خفقان!
من به تنگ آمده‌ام از همه چیز!
بگذارید هواری بزنم!»


...
..
.

محمّدرضا شجریان، استاد ِ ممتاز ِ آواز ِ میهن‌مان، شعر ِ زیر را – که سروده‌ی ِ زنده‌یاد فریدون مشیری است –
در اجرایی یادمانی با نوازندگی‌ی ِ استادان علیزاده و کلهر خوانده‌است...

http://www.persiangig.com/pages/down...-%20Faryad.mp3
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید