
06-17-2010
|
 |
ناظر و مدیر ادبیات  
|
|
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432
2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
امیر خسرو دهلوی غزلیات امیر خسرو دهلوی
روز عید ست به من ده می نابی چو گلاب
که از آن جام شود تازه ام این جان خراب
جان من از هوس آن به لب آمد اکنون
به لب آرم قدح و جان نھم اندر شکر آب
روزه داری که گشادی ز لبش نگھت مشک
این زمان در دهنش نیست مگر بوی شراب
می حلالست کنون خاصه که از دست حریف
در قدح می چکد آب نمک آلود کباب
هر که رابوی گل و می بدماغ است او را
آن دماغی است که دیگر ندهد بوی گلاب
بنده خسرو به دعای تو که آن حبل متین
دست همت زد و پیچید طناب اطناب

تاب زلفت سر به سر آلوده ی خون من است
گرنخواهی ریخت خونم زلف را چندین متاب
گل چنان بی آب شد در عھد رخسارت که گر
خرمنی ازگل بسوزی قطر هیی ندهد گلاب
خط تو نارسته می بنماید اندر زیر پوست
بر مثاب سبز هی نورسته اندر زیر آب
مست گشتم زان شراب آلوده لب های تنک
مست چون گشتم ندانم چون تنک بود آن شراب
گرم و سردی دید این دل کز خط رخسار تو
نیمه یی در سایه ماندو نیمه یی در آفتاب
چون شدی در تاب از من داد دشنامم رقیب
سگ زبان بیرون کند چون گرم گردد آفتاب
شب زمستی چشم تو شمشیر مژگان برکشید
خواست بر خسرو و زندگی در میان بگرفت خواب

__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|