06-23-2010
|
 |
کاربر فعال   |
|
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14
95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
روز نوشت هاي جام جهاني ؛ فرانسه! خودش خواست و خودش ساخت
آيا هنوز و در سالهاي اوليه هزاره سوم، در سالهاي انفجار اطلاعات، كه درست معلوم است و غلط مشهود بايد قاعده اطاعت و حرف شنوي از «چوب خشك» را تنها قاعده رايج در عالم مربيگري و بازيگر دانست؟ آيا نكتههاي ديگري كه ريشه در دانش و دانستگي روز افزون همه درگيران، از جمله بازيكنان دارد وارد اين معادله نميشود؟
سايت گل- ساليان سال حرف اين بود: مربي هر كه هست، حتي اگر يك چوب خشك، حرفش حجت است و اوست كه منحني اول و آخر را به زبانم ميآورد.
آيا هنوز و در سالهاي اوليه هزاره سوم، در سالهاي انفجار اطلاعات، كه درست معلوم است و غلط مشهود بايد قاعده اطاعت و حرف شنوي از «چوب خشك» را تنها قاعده رايج در عالم مربيگري و بازيگر دانست؟ آيا نكتههاي ديگري كه ريشه در دانش و دانستگي روز افزون همه درگيران، از جمله بازيكنان دارد وارد اين معادله نميشود؟
آيا به دوره اقناع و قبولاندن منطقي و عقل پسند وظايف تكنيكي و حركتي وارد نشدهايم؟
ماجراي تيم ملي فرانسه و آنچه و بر اينان ـ خروسهاي سربريده ـ رفت بر سر هر بازاي هست. در كنار تقبيح واكنش بازيكن خاطي ـ نيكلاس آنلكا و ديگراني كه او را تأييد كردن مثل پاتريس اورا ـ لازم است كه دانسته شود، اين نطقه عفن كجا بسته شد؟ اين دمل چركين كه بعد از بازي فرانسه ـ مكزيك سرباز كرد از چه زماني «كونه» كرده و در حال چرك كردن و متورم شدن بود.
آيا اين واقعيت ندارد كه جامعه فوتبال فرانسه، بلكه جامعه فوتبال جهان، «دومنك» را براي «راهبري» تيم فرانسه و سرمربيگري اين تيمف در قواره لازم نميديد؟ اين درست كه براي انتخاب سرمربي و حتي مربيان تيمهاي ملي از مردم علاقمند رأي نميگيرند، اما آيا اين هم دست است كه واكنش عاطفي يك جماعت پرتعداد را ناديده بگيرند تا انجام بدهند آنچه را كه دلخواه خودشان است؟
ماجرايي كه در آفريقاي جنوبي براي فرانسه پيش آمد يكي از محصولات خواست انديشي و اعمال سياست رد شده چون «من ميگويم و من تصميم ميگيرم» پس كارها درست است، بود. آن هم در حالي كه ديگر نميتواني فقر اطلاعات و كم دانشي مربيان را لاپوشاني كرد و با اعمال مديريت و ارادهگر و آمرانه به حل و رفع كاستيها موفق آمد. بازيكناني كه در باشگاههاي خود با آنچلوتي، مورينيو، فرگوسن، آرسن ونگر، لوران بلان، اوتمار هيتسفلد، لوئيز ون گال، گوآرديولا كار كردهاند، كساني كه از امثال كاپلو، كوئيرس، رانيري، رافائل بنيتس، روبرتو مانچيني و ... نكتهها آموختهاند ديگر مرغوب و مجذوب قاعده چوب خشك نميشوند، براي بازي گرفتن از بازيكنان اين نسل و نسلهاي بعدي بايد با سلاح علم بيشتر، اطلاعات افزونتر و دانستههاي كاملتر به مديان آمد، تنها راه اين است.
شايد هزار سال پيش، قبل از نزديكشدن به هزاره دوم تا چه رسد در سالهاي هزاره سوم، شاعري سادهگو و درست گو گفته است:
درس معلم ار بود زمزمه محبتي جمعه به مكتب آورد طفل گريزپاي را
امروز هنر زمزمه محبت، يعني دانسته درست برخوردار از معلومات به روز شده، دقيق و صحيح حرف زدن.
با معلومات ناكافي و متكي به اراده مديران ناوارد وارد اين عرصه شدن، يعني زمينه مرافعه و دعوا را با دستان خود فراهم آوردن و آجرهاي ديوار اختلاف و درگيري را عليرغم ميل خود تا ثريا بالا بردن.
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...
======================================
مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|