نمایش پست تنها
  #563  
قدیمی 06-29-2010
فرانک آواتار ها
فرانک فرانک آنلاین نیست.
مدیر تالار مطالب آزاد

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 3,544
سپاسها: : 1,306

3,419 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

بد كاري هنگام مرگ ملكه دربان دوزخ را ديد. ملكه گفت:«كافي است كه فقط يك كار خوب كرده باشي تا همان يك كار تو را برهاند، خوب فكر كن»
مرد به خاطر آورد كه يكبار در جنگلي قدم مي زد عنكبوتي سر راهش ديده بود و براي اينكه عنكبوت را لگد نكند راهش را كج كرده بود. ملكه لبخندي بر لب آورد ودر اين هنگام تار عنكبوتي از آسمان نازل كرد تا به مرد اجازه صعود به بهشت را بدهد. بقيه محكومان نيز از تار استفاده كردند و شروع به بالا رفتن كردند.
اما مرد از ترس پاره شدن تار بر گشت و آنها را به پايين هل داد ودر همان لحظه تار پاره شد و مرد به دوزخ باز گشت.
آنگاه شنيد كه ملكه مي گويد: «شرم آور است كه خود خواهي تو همان تنها خير تو را به شر مبدل كرد»
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید