
07-08-2010
|
 |
کاربر فعال  
|
|
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14
95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
یادداشت ویژه- آلمان :فرصتی برای دل ربایی
شاید خیلی زود باشد که از آلمان تمجید و تعریف کنیم و خیلیها این کار را واگذار کنند به پس از بازی برابر اروگوئه در نیمه پایانی جام جهانی.اما پس از همین پنج بازی حتا با به شمار آوردن روزی که آلمان برابر صربستان شکست خورد این تیم همه را وادار کرده است که تحسینش کنند البته بنا به دلایل بسیار.
سایت گل- درست دو ماه پیش بود وقتی منچستر یونایتد در لیگ قهرمانان اروپا برابر بایرن مونیخ شکست خورد و به تلخی از رقابتها کنار رفت،سر آلکس فرگوسن ، مربی یونایتد، به "فوتبال آلمانی " تاخت ، این واکنش چیزی تازه نیست، اگر رو راست باشیم همیشه "فوتبال المانی" در واقع منفورترین جنس از فوتبال در جهان بوده ،این فوتبال با آن ویژگیهای همیشگی اش که همه از ان سراغ دارند اصلا چیزی دوست داشتنی نبوده است، اما چه چیز عوض شده است که برای بار اول "دیدنی ترین نمایش" را آلمانیها ارائه می کنند ؟
آلمانیها پیش از این که رقابتهای جام جهانی را آغاز کنند ، خودشان مانند دیگران باور نداشتند که یکی از بختهای بزرگ قهرمانی اند، و البته مثل همیشه کسی انتظار دیدن بازی های آنها را نمیکشید و با رغبت به سراغ دیدن نمایش آنها نمیرفت، مگرچه کسی از "فوتبال آلمانی" توقع "نمایش دیدنی " داشته است؟
اما وقتی در اولین بازی آسترالیا را در هم کوبیدند، روزنامه مردم پسند المانی، بیلد ،در صفحه اول خود درشت نوشت "همه را از سر راه بر خواهیم داشت" ، فقط این روزنامه نبود که به این باور رسیده بود که از این "آلمان" کاری بر خواهد آمد ،آن هنگام همه آلمانیها به تیمشان اعتقاد پیدا کردند.
اما شکست برابر صربستان رنگ از این باور پررنگ همگان زدود، اما در نگاه تیزبین این تصویر باقی ماند، که ۵۰ دقیقه آلمانیها با یک نفر کمتر، بازیکنان صربستان را در زمین خود محبوس کرده بودند، ودستکم برای رسیدن به برابری سرسختانه میجنگیدند، تمام مدت حمله کردند بارها دروازه صربستان را هدف گرفتند، هیچگاه تسلیم نشدند و تنها بد اقبال بودند که بازی باخته را با چیز دیگری عوض نکردنداما پس از آن وقتی در سه میدان بزرگ از سه حریف چون غنا، انگلستان و آرژانتین یک شکست خورده ساختند، به این باور رسیدیم که روزنامه بیلد در تیتر درشتش اصلا اغراق نکرده بود فقط حرفی از واقعیت زده بود .
اگر شما هم از جمله کسانی هستید که باور دارید ،جام جهانی ۲۰۱۰ افریقای جنوبی تا به حال اصلا خوشایند نبوده است حتما حساب آلمان را جدا میکنید که بر خلاف انتظار جذابترین بوده اند.
این آلمان نه تنها تصویر پیشین از "فوتبال آلمانی" را که همه در ذهنهای خود دارند پاک میکند، که تصویری درخشان و البته بسیار بدیغ و تازه از "فوتبال امروز" به رخ همه میکشاند.
این فوتبال به مانند گذشتههایش دیگر فقط بهینه و موثر نیست که نتیجه گرایی در آن اولین و آخرین حرف را می زند، فوتبالی با روح و دل ربا است ، فوتبالی فراتر از فوتبال "ستاره "ها و الگویی از یک بازی متکی بر اندیشههای بازی که به وسیله یک گروه همگن که همگی در هر نقطه از زمین بهترین کارآمدی را دارند ارایه می شود.
بی انصافی است که در تیم جوان آلمان یک یا چند نفر را برجسته کرد، که همه بازیکنان، آنگونه که باید باشند، بهترین نمایش را ارایه میکنند البته فقط در خدمت گروه. در دفاع رسوخ نا پذیر در حمله دلهره آورند، یک مشت بازیکن با ویژگی متنوع و منحصر به فرد اند: فقط به تفاوتهای جنس بازی اوزیت، خدیرا و شوان اشتایگر نگاه کنید که چه متفاوت است، اما همگی در کنار هم مفهوم فوتبال "یک پارچه و یک دست " را عملا تعریف میکنند. و فقط معطوف به بازی گروهی اند.
لوکاس پودولسکی میگوید" پس از سوت پایان بازی بود که فهمیدیم آرژانتین را ۴-۰ شکست داده ایم چرا که همه فقط بر بازی متمرکز بودیم"
این چیزی است که نه فقط همه را به تحسین مجبور میکندکه خیلیها مثل انگلیسیها را به حسرت وا می دارد، که باور دارند ،با چنین فوتبالی که الگویی مناسب فوتبال امروزی است فاصله بسیاری دارند.
درسهایی برای اموختن
اما اگر می خواهیم بدانیم که چگونه به اینجا رسیدند باید صحبتهای یورگن کلینزمن، ستاره و مربی پیشین تیم ملی آلمان ، را با دقت مرور کنیم ، که شاید بهترین سر نخ را به ما بدهد.
به باور او همه چیز درست از۶ سال پیش آغاز شد :وقتی آلمانی ها از یورو ۲۰۰۴ سر افکنده به خانه برگشتند، در پرتقل یک بازی را هم نبردند و در همان مرحله اول حذف شدند.آن هنگام همه چیز را آغاز کردند. یورگن کلینزمن و دستیارش یواخیم لو، مربی کنونی تیم، فرصت داشتند تا کمکی به فوتبال بحران زده آلمان کنند، آنها باور داشتند که همه چیز را باید از اول دوباره ساخت. همه چیز را مورد بررسی قرار دادند تا هویتی تازه به فوتبال آلمان ببخشند.
یورگن کلینزمن به بی بی سی میگوید:"نهایتا تصمیم گرفتیم که با روحی تهاجمی باز کنیم، توپ را روی زمین و از خط دفاع به گردش در بیاوریم و فوتبالی پویا بازی کنیم"
اما این کار کار اصلا سادهای نبود، یک حمایت همه جانبه را می خواست، در ابتدا رسانهها و مردم واکنش مثبت نشان ندادند، آنجور که او میگوید کمتر کسی در آلمان واژه "فوتبال پویا " را بر میتابید یا اصلا از آن سر در میآورد، اما کلینزمن در مصاحبهای با کریس بون ، خبرنگار بی بی سی،میگوید وقتی ما مشغول کار شدیم برنامههای خود را علنی کردیم که می خواهیم همه چیز را از پایه بسازیم "اتحادیه فوتبال آلمان خیلی به ما کمک کرد و فشار را به دسته اول و دوم باشگاه وارد کرد که برنامههای مدرسه فوتبال تا برنامههای اموزشگاهی فوتبال را ارایه کنند و متن شوند [ از مدرسههای فوتبال] استعدادهای فوتبال بیرون بی آیند."
بدین ترتیب بزرگترین گام برای رسیدن به موفقیت برداشته شد: آنها به کمک مربیان و بازیکنان بوندس لیگا کارگاههای اموزشی بسیاری بر پا کردن تا باشگاهها و تیم ملی با هم هماهنگ پیش بروند،وکارگاهها و آموزشگاههای فوتبال بسیاری برای سنین پایه ایجاد شد.
به باور یورگن کلینزمن که اکنون کارشناس بی بی سی است، فوتبال آلمان و تلاشش میتواند الگویی برای فوتبال جهان و امثال انگلستان باشد. هر تیمی با هر روش بازی و با هر ویژگی ای :چه بخواهد فوتبالی صبور بازی کند یا پر شتاب. چه بخواهد روح بازی اش دفاعی باشد یا تهاجمی فرقی نمیکند، میتواند از آلمان سر مشق بگیرد که چگونه فوتبال خود را ساخته است.
بله از آلمان میتوان درس گرفت که چگونه به این موفقیتی این چنینی رسیده اند، چه تلاشی کرده اند که هم در جام جهنی پیش هم در یورو ۲۰۰۸ و هم در جام جهانی کنونی به مرحله نیمه پایانی رسیده اند. فقط قبل از همه چیز به این چند خط نیز باید توجه کرد:
با این که بوندس لیگا کمتر از لیگهای بزرگ اروپایی خرج میکند(نزدیک به ۸۰۰ میلیون دلار کمتر از لیگ برتر انگلستان) بیش از همه آنها برای فوتبال پایه سرمایه گذاری میکند، آلمانیها سالانه بیش از ۳۰ میلیون دلار بر رو ی آکادمی فوتبال پایه خرج میکند، با همه اینها بوندس لیگا بر خلاف لیگهای ضرر ده چون لیگ برتر پارسال ۱۰۰ میلیون دلار سود آوری داشت و این را نیز باید مقایسه کرد در انگلستان ۶۶ درصد بازیکنان خارجی اند ولی در آلمان فقط ۴۷ درصد،باشگاههای آلمانی در فهرست ۱۸ نفره خود در روز بازی باید نام ۱۲ آلمانی را جا دهند و این عدد برای انگلستانیها ۸ است.
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...
======================================
مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|