
07-10-2010
|
 |
ناظر و مدیر ادبیات  
|
|
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432
2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
چون میسر نیست ما را کام او
یک روز دیدند که مجنون نشسته هی با دستش
مینویسه لیلی
هی گریه میکنه اشکش میاد. اسم لیلی پاک میشه
خاک ها تبدیل به گل میشه...
گفتن چه کار میکنی؟ مگه دیوونه شدی؟ گفت..
چون میسر نیست ما را کام او
عشق بازی می کنیم با نام او

__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
|
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|