نمایش پست تنها
  #277  
قدیمی 07-11-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض



زن گرفتم شدم اي دوست به دام زن اسير

من گرفتم تو نگير

چه اسيري که ز دنيا شده ام يکسره سير
من گرفتم تو نگير

بود يک وقت مرا با رفقا گردش و سير
ياد آن روز بخير

زن مرا کرده ميان قفس خانه اسير
من گرفتم تو نگير

ياد آن روز که آزاد ز غمها بودم
تک و تنها بودم

زن و فرزند ببستند مرا با زنجير
من گرفتم تو نگير

بودم آن روز من از طايفه دُرد کشان
بودم از جمع خوشان

خوشي از دست برون رفت و شدم لات و فقير
من گرفتم تو نگير

اي مجرد که بود خوابگهت بستر گرم
بستر راحت و نرم

زن مگير ؛ ار نه شود خوابگهت لاي حصير
من گرفتم تو نگير

بنده زن دارم و محکوم به حبس ابدم
مستحق لگدم

چون در اين مسئله بود از خود مخلص تقصير
من گرفتم تو نگير

من از آن روز که شوهر شده ام خر شده ام
خر همسر شده ام

مي دهد يونجه به من جاي پنير

من گرفتم تو نگير


شعر از ايرج ميرزا
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید