نقل قول:
نوشته اصلی توسط omid7
يه روز زمستون بود و من بودم و شروين دوست من
من بهش گفتم شروين، گفت جانم شايدم گفت بله دقيق يادم نيست،
گفتم اين پروانه ها چيه كه رزيتا خانوم داره ؟
اشروين كلي خنديد بهم و گفت: بي سواد( البته اينو تو دلش گفت) اينا كه پروانه نيست، اينا مدال افتخاره
منم كه ضايع شده بودم گفتم ااااٍ مداله، خوبه
حالا مي بينم اينا مدالم نيست، بلكه ستاره بزرگه !!!
|

امید جالب بود... ولی چرا من یادم نمیاد

مدال؟
نه