نمایش پست تنها
  #17  
قدیمی 07-16-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خود فریفتگی
این شش قلمرو_که همانا شیوه های مختلف سامسارایی هستند _از این رو قلمرو خوانده می شوند که ما در هر یک از آنها،به مثابه ی روایت ویژه ای از واقعیت ،سکنا می گزینیم.ما مجذوب نگاه داشتن محیط پیرامون و آشنا و مالوف خویشیم،مجذوب امیال و آرزوهای آشنای خود ، به گونه ای که نمی خواهیم به حالت بیش و کم بی کران ذهن قدم بگذاریم .ما به الگوهای مالوف و معتاد ذهن خود چسبیده ایم زیرا پریشانی زمینه ای وسیع برای چسبیدن بدان فراهم می کند.در واقع پریشانی خود شیوه ای برای مشغول نگه داشتنمان می شود .ما از رها کردن این ایمنی و سرگرمی هراسانیم.از گام نهادن به فضای باز ذهن هراسانیم ،در واقع از حالت عبادی ذهن واهمه داریم.چشم انداز بیداری ذهن ،خشم آور و دلازار است چون نمی دانیم چگونه می توان با آن کنار آمد .از این رو ترجیح می دهیم به زندانمان باز گردیم و از خیر رهای در گذریم.یعنی پریشانی و درد،خود به مشغله ای بدل می شود که اغلب به گونه ای است که گویی ایمنی و شادی نصیبمان می کند!
این شش قلمرو(به گونه ای نمادی) عبارتند از : قلمروی خدایان ،قلمروی خدایان حسود ،قلمروی انسان،قلمروی حیوان ،قلمروی اشباح گرسنه و قلمروی دوزخ.این قلمروها عمدتا گرایش های عاطفی ما را به خویش و محیط خویشتن است ; گرایش های عاطفی ما را ،توصیفات مفهومی و دلیل تراشی ها،رنگ آمیزی و تقویت می کنند .ما به مثابه ی موجودات انسانی ،هر روز،انواع عواطف مربوط به قلمروها را تجربه می کنیم :از غرور قلمروی خدا تا تنفر و همه دشمن بینی (پارانویا)ی قلمروی دوزخ.با این همه،(روانشناسی انسان،معمولا تنها در یک قلمرو به گونه ای محکم ریشه دارد.این قلمرو،روشی در اختیار ما می گذارد که خود را با پریشانی مشغول و سرگرم می کنیم تا با تردید اساسیمان،با ترس غائیمان از ناپایداری روبرو نشویم.

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید